شکست جَعلی، شکست ضعیف و شکست قطعی
.
حتی اگر شرایط و عوامل با روند غالب بازار همخوانی داشته باشند، بازار به سه روش شکست را پیادهسازی خواهد کرد: شکست جَعلی، شکست ضعیف و شکست قطعی.
هرچند معامله گران زیادی با شکست سطوح کلیدی وارد بازار میشوند، اما عدهای دیگر درست برخلاف جریان بازار وارد معامله میشوند. این معامله گران خلاف روندی، بر این باورند که شکست رویداده جعلی خواهد بود و بازار دوباره بر خواهد گشت. برای اینکه سرمایهگذاری تصمیم بگیرد که همسو با شکست معامله کند یا برخلاف آن، بایستی ابتدا ماهیت شکست را تشخیص دهد. شکستهایی که بدون دوره آمادهسازی رویداده باشند، با شانس موفقیت پایینی همراه هستند. گاهی اوقات اتفاق میافتد که شکست روی میدهد، ولی قیمت به دنبال این شکست بازمیگردد. بدون توجه به اینکه چنین وضعیتهایی چگونه به وجود میآیند، باید گفت که شکستهای ضعیف با شانس عدم موفقیت بالایی همراه هستند، چونکه اکثر معامله گران شکست، ادامه حرکت را منطقی نمیبینند و درنتیجه وارد معامله نخواهند شد. درحالیکه تعداد زیادی از معامله گران عکس روندی از این شکست ناموفق استفاده کرده و وارد بازار خواهند شد. همچنین اگر حرکات قیمتی در حین شکست تضعیف شوند و از حرکات یکسویه خارج شوند، اکثر معامله گران تصمیم خواهند گرفت که از بازار خارج شوند، تا جانب احتیاط را رعایت کرده باشند. که به همین دلیل تعداد حامیان شکست، کاهش خواهد یافت و درنتیجه احتمال عدم موفقیت شکست هم افزایش مییابد.
شاید اگر به وضعیتهایی که بایستی از آنها دوری کرد، نگاه کنیم، بهتر میتوانیم شکستها را تشخیص دهیم. دو نوع شکست سطوح کلیدی وجود دارد، که بایستی به آنها با دیده تردید نگاه شود. آشکارترین نوع شکست، شکست جعلی است. نوع دوم هم شکست ضعیف است. ما همواره باید از این دو نوع شکست دوری کنیم. باید به خاطر داشت که نتیجه شکست، نشان دهند نوع آن نیست. بلکه ساختاری که منتهی به شکست میشوند، نشاندهنده قدرت شکست است.
اینکه با شکست سطوح کلیدی باید وارد بازار شد یا خیر، به بررسی عوامل تکنیکال نیاز دارد، تا کاملاً روشن شود که این عوامل از شکست حمایت میکنند یا خیر.
.
در هر وضعیتی بایستی به سه سؤال زیر پاسخ داده شود، تا ماهیت شکست تعیین شود:
• آیا شکست با روند غالب در یکجهت قرار دارد یا مخالف آن قرارگرفته است؟
• بازار خنثی است یا روند دار؟
• آیا مانعی وجود دارد که حرکت بعد از شکست را سَد کند؟
.
پاسخ سه پرسش بالایی هر چه که باشد، به تشخیص بهتر ماهیت شکست کمک میکند. اما نمیتواند نتیجه را تضمین کند. همواره رویه ضروری که قبل از ورود به معامله در شکستها طی میشود، بررسی وضعیت بازار قبل از وقوع شکست است. اگر قبل از شکست، دوره آمادهسازی وجود نداشته باشد، بهتر است از معامله صرفنظر شود.
به سه موقعیت زیر توجه کنید. با فرض مساوی بودن شرایط در هر سه مورد، وضعیتها بهخوبی نشاندهنده شکست ضعیف، شکست جعلی و شکست قطعی هستند.
تفاوت در دوره آمادهسازی قبل از شکست، نهتنها بر حرکت بعد از شکست اثر میگذارد، بلکه سطح حد ضرر را هم تحت تأثیر قرار میدهد. اهمیت دوره آمادهسازی قبل از شکست بسیار بالاست. هر چه سطح کلیدی از نمودار در برابر شکسته شدن بیشتر مقاومت نشان دهد، بعد از شکسته شدن سیل عظیمی از مهاجمان به این سطح کلیدی آزاد خواهند شد، که حرکت یکسویه قوی را در پی خواهد داشت. علاوه بر این، همانطور که گفته شد دوره آمادهسازی برای تعیین نقطه حد ضرر هم بسیار مؤثر است. تعیین حد ضرر بخش مهمی از هر معاملهای است. نمیتوان بدون درک این موضوع که با تغییر شرایط کی و کجا باید از معامله خارج شد، اقدام به معامله کرد.
اجازه دهید یکی از استراتژیهای مرسوم در تعیین حد ضرر معامله را بررسی کنیم. معمولاً معامله گران در معاملات فروش، حد ضرر را در بالای آخرین اوج قیمتی قبل از نقطه ورود قرار میدهند. اگر ما این استراتژی را بر هر سه وضعیت بالایی اعمال کنیم، تفاوت شکستها بهخوبی نمایان خواهد شد. همه نقاط ورود به معامله فروش، در نقطهی e قرار دارند، اما حد ضررها از بلند تا کوتاه متغیر هستند. بهطورکلی باید گفت که هر چه حد ضرر بلندتر و دورتر باشد، احتمال ادامهدار بودن شکست هم کاهش پیدا میکند و البته از دید معامله گران خلاف روندی، شرایط بسیار مطلوب خواهد بود.