09150566946

تحلیل بنیادی،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت ۲۴

در ادامه پست قبل بخوانید…

trading orders - تحلیل بنیادی،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت ۲۴

 

وقتی معامله گر تازه کار اولین ضررش را تجربه می کند چه اتفاقی می افتد؟این ضرر چه تاثیری بر ذهن خالی از دغدغه اش دارد؟پاسخ با توجه به نوع توقعاتی که با آنها وارد معامله شده و نوع تفسیر او از نتیجه حاصله متفاوت است.تفسیر او از نتیجه هم تابعی از عقاید و نگرش اوست.

اگر او اعتقاد داشته باشد که ضرر کردن در معامله اجتناب ناپذیرو جزئی از ماهیت معامله گری است و اگر کاملا این ریسک را پذیرفته باشد به این معنی که تمام شرایط غیر قابل پیش بینی و ضررهای مالی و معنوی را با توجه به رفتار بازار در نظر داشته باشد،این ضررها هیچ تاثیری در اراده او نخواهد داشت و می تواند به راحتی به معامله بعدی خود بپردازد.ولی این طرز تفکر ،ایده آل ترین نوع عقاید و نگرش در معامله گری است.

حال،نقطه مقابل را فرض کنید و اینکه او ریسک را کاملا نپذیرفته است.اگر او انتظار هر عکس العملی از بازار را نداشته باشد،زمانی که بر خلاف میل او پیش برود،دچار ضررهای روحی و مالی می شود.

توقعات ما در واقع تصویری از آینده ای هستند که برای خود می سازیم.بر حسب اینکه چه میزان انرژی در پس هر توقعی نهفته باشد ،با برآورده نشدن آن توقع،ضربه می خوریم.از دو توصیفی که در بالا داشتم،فکر می کنید کدامیک در مورد یک معامله گر تاز کار صدق می کند؟البته که دومی

تنها تعداد معدودی از بهترین معامله گران هستند که با سناریوی اول هم خوانی دارند.البته این معامله گران برتر هم همان طور که در فصل اول گفتم یا در خانواده هایی بزرگ شده اند که در بازار معاملات ،موفق بوده اند یا اینکه آموزگاران فوق العاده ای داشته اند.البته آنها هم قبل از اینکه درست اندیشیدن را بیاموزند ،تقریبا یک چنین احساساتی را در هنگام ضرر تجربه کرده اند.

بر خلاف تصور عامه مردم ،موفقیت معامله گران برتر به دلیل تغییری است که در ذهن خود به وجود آورده اند،نه میزان دانشی که در تحلیل بازار دارند.

کاملا واضح است که معامله گر تازه کار ما بعد از یک ضرر دچار ناراحتی می شود.در نتیجه شیوه معامله او کیفیت کاملا جدیدی به خود می گیرد.او ذهن بی دغدغه خود را از دست می دهد و بدتر اینکه فکر می کند همه این اتفاقات تقصیر بازار است.این بازار است که موفقیت را از او گرفته و ضرر را نصیب او کرده است.

توجه کنید که معامله گر تازه کار ،بازار را مقصر می داند و همچنین توجه کنید که خیلی طبیعی است که او بازار را مقصر قلمداد کند.به خاطر بیاورید که از همان کودکی چگونه کسانی که از ما قوی تر بودند ما را از انجام کارهای مورد علاقه مان باز می داشتند و وادار به انجام کارهایی می کردند که کوچکترین علاقه ای به آنها نداشتیم.همه ما چیزهایی را از دست داده ایم،چیزهایی از ما گرفته شده اند،مجبور به انکار بسیاری از عقایدمان شده ایم،در وسط انجام کاری از ادامه آن محروممان کرده اند و از دنبال کردن ایده هایی که مشتاقشان بودیم، جلوگیری به عمل آمده است.حقیقت این است که در تمام این موقعیت ها هیچ نیازی نبوده که در مورد آنچه برای مان اتفاق می افتاده قبول مسئولیت کنیم،چرا که در واقع قدرتی نداشتیم.

ادامه مطلب را در پست بعد بخوانید….

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *