در ادامه پست قبل بخوانید…
فصل سوم
قبول مسئولیت
با وجود اینکه عبارت « قبول مسئولیت» ساده به نظر می رسد،اما مفهوم آن نه به سادگی قابل درک است و نه به آسانی می توان به آن عمل کرد.همه ما بارها این کلمه را شنیده ایم و در بسیاری از اوقات باید مسئولیت امری را می پذیرفتیم،به همین جهت فکرمی کنیم که کاملا از ماهیت آن مطلع هستیم.
قبول مسئولیت در معامله گری و آموختن اصول اصلی موفقیت جدایی ناپذیرند.اگر شما آن را با تار و پود خود پذیرفته باشید و بدانید که چه موقع مسئول کار خود هستید و چه موقع نیستید،تنها در آن موقع است که ویژگی های لازم را برای موفقیت در معامله گری کسب کرده اید.
شما باید تصویری از آینده خود به عنوان یک معامله گر برتر داشته باشید مانند مجسمه گری که یک مدل را شبیه سازی می کند.
شکل دهی محیط ذهنی
ابزاری که برای شکل دهی شخصیت جدید خود به کار می برید تمایل و خواسته شما برای یادگیری است که البته این میل ،انرژی خود را از اشتیاق شما برای موفقیت می گیرد.اگر تمایل و خواسته شما برای یادگیری ابزارهای اولیه تان باشند،سایر ابزارها کدامند؟یک هنرمند مجسمه ساز وقتی شروع به کار می کند در ابتدا گزینه های متفاوتی را پیش رو دارد.او می تواند مجسمه را از جنس های متفاوتی مثل خاک رس،مرمر یا فلز تهیه کند.اما در مورد شما که می خواهید نسخه جدیدی از خود تحت عنوان معامله گر موفق داشته باشید،این ابزار عقاید و علایق شماست.در واقع شما روی محیط ذهنی خودتان کار می کنید و سعی دارید هنرمندانه با میل به یادگیری آن را از نو بسازید و علایق و سلایق جدید خود را که لازمه موفقیت است بر روی آن نصب کنید.
فرض میکنم هدف نهایی شما رسیدن به سودی مستمر در بازار است.اگر شبیه بیشتر معامله گران باشید،قادر به سنجش پتانسیل کامل موقعیت های موجودتان نیستید. برای درک بیشتر این پتانسیل و برای اینکه هرچه بیشتر و بهتر آن را واقعیتی از زندگی خود بکنید،هدف اصلی شما باید این باشد که مانند یک معامله گر موفق بیاندیشید.به یاد داشته باشید که معامله گران برتر به شیوه ای منحصر به فرد می اندیشند،آنها به نوعی ساختار ذهنی دست یافته اند که می توانند بدون ترس و یا خودشیفتگی معامله کنند.این ساختار فکری از اجزای مختلفی تشکیل شده است.اما در اساسی ترین سطح بدین معنی است که این معامله گران تقریبا تمام اثرات منفی ناشی از ترس و بی ملاحظگی را خنثی کرده اند.
این دو ویژگی باعث موفقیت های پی در پی آنها می شود.شماهم وقتی به این ساختار فکری دست یابید، می توانید بدون ترس معامله کنید و دیگر مستعد خطاهای ناشی از ترس که منجر به توجیهات غیرمنطقی،اطلاعات مغشوش،تعلل،تردید و یا امیدهای واهی می شود،نخواهید بود.
بهر حال حذف ترس تنها نیمی از معادله است.نیمه دیگر آن ایجاد یک مهار درونی است.معامله گران برتر آموخته اند که داشتن یک انضباط درونی و یا مکانیزم ذهنی برای خنثی کردن آثار منفی خودشیفتگی و اعتماد به نفس بیش از اندازه ناشی از پیروزیهای متوالی،لازم است.معاملات موفق متوالی برای معامله گری که نیاموخته باشد خود را تحت نظر گرفته و کنترل کند،شدیدا خطرناک است.
ادامه مطلب را در پست بعد بخوانید…
