هدف قیمت (price target)
اصطلاح «هدف قیمت» یا گاهی اوقات «قیمت هدف» را در بورس یا سایر بازارهای مالی به دفعات میشنویم.
هدف قیمت (به انگلیسی Price Target) در واقع قیمتی است که توسط یک تحلیلگر، مشاور سرمایه گذاری یا معاملهگر پیشبینی شده برای آینده پیشبینی شده است.
به عبارت دیگر، زمانی که یک فعال بازار، پیشبینی میکند قیمت یک سهام به رقم X میرسد این قیمت را هدف قیمت میگویند.
هدف قیمت بر اساس فرضیات مرتبط با عرضه و تقاضای یک دارایی در آینده، و همچنین سطح تکنیکال و اطلاعات بنیادی در مورد این دارایی صورت میگیرد.
معاملهگران برای داراییهایی که در آن معامله میکنند یک هدف قیمت تعیین میکنند. این هدف قیمت، جایی است که انتظار دارند بتوانند از معامله خارج شوند.
اهداف قیمت ممکن است با دسترسی به اطلاعات جدید تغییر پیدا کنند. این اطلاعات جدید میتواند از راه تحلیل تکنیکال یا بنیادی یا هر روش دیگری بدست آید.
هدف قیمت چگونه تعیین میشود؟
هدف قیمت انتظار یک تحلیلگر یا معامله گر از آینده قیمت یک دارایی، مانند سهام، قرارداد آتی، کالا، یا صندوق قابل معامله در بورس (EFT) است.
یک تحلیلگر که دنبالکنندگان زیادی دارد و تحلیلهای او را افراد زیادی دنبال میکنند، ممکن است برای سهامی که هم اکنون به ارزش ۶۰۰ تومان معامله میشود هدف قیمت ۱۱۰۰ تومان را در یک سال آینده ارائه دهد.
از آنجا که برخی معاملهگران به نظر تحلیلگرها متکی هستند، تعیین چنین هدف قیمتی میتواند تاثیری مثبت بر قیمت سهام داشته باشد زیرا معاملهگران به دنبال خرید سهام بر اساس هدف قیمتی جدید هستند.
تحلیلگران و موسسات مالی مختلف برای تعیین هدف قیمت از روشهای تحلیلی مختلفی استفاده میکنند و مسائل تاثیرگذار اقتصادی مختلف را در نظر میگیرند.
از آنجا که روشهای تحلیل و بررسی بازار، از یک تحلیلگر به تحلیلگر دیگر متفاوت هستند، اهداف قیمتی نیز به همین میزان میتوانند متفاوت باشند.
در واقع هیچ راهی برای دست یافتن به مبلغ دقیق قیمت سهام در آینده وجود ندارد. هیچکس نمیتواند یک هدف قیمت ارائه کند و ادعا داشته باشد بطور قطع آن سهام یا دارایی به قیمت مدنظر خواهد رسید.
ارائه هدف برای قیمت تنها یک حدس محاسبه شده است.
تحلیلگران فنی از اندیکاتورها (indicators)، پرایس اکشن (price action)، آمارها (statistics)، روندها (trends)، و مومنتوم قیمت (price momentum) برای سنجش قیمت آینده یک دارایی استفاده میکنند.
معاملهگرانی که از تحلیل بنیادی استفاده میکنند، از نرخها و صورتهای مالی (financial statements and ratios) و همچنین نرخهای رشد (growth rates) استفاده و مدیریت شرکت را ارزیابی میکنند تا هدف قیمت را پیشبینی کنند.
دو سرمایه گذار متفاوت ممکن است در مورد آینده سهامی که به قیمت ۶۰۰ تومان معامله میشود نظرات مختلفی داشته باشند. یکی از این سرمایهگذاران ممکن است هدف قیمت را ۷۵۰ تومان و دیگری آن را ۱۲۰۰ تومان ببیند.
میزان تحمل ریسک و میزان زمانی که یک سرمایهگذار میتواند آن اوراق بهادار را نگهداری کند در تعیین اهداف قیمت اثرگذار است.
ممکن است هر دو سرمایهگذار پیش بینی درستی داشته باشند اما این پیشبینی بر اساس افقهای متفاوت سرمایه گذاری باشد. سرمایه گذاری که هدف قیمت یک سهم را ۷۵۰ تومان میداند ممکن است بازه زمانی موردنیاز برای رسیدن به این قیمت را ۹ ماه بداند، درحالیکه هدف قیمت ۱۲۰۰ تومانی برای ۲ سال آینده تعیین شده باشد.
اهداف قیمت تغییرپذیرند و موقعیت ثابتی ندارند.
در هر لحظه اطلاعات جدید در مورد داراییها در حال انتشار است. از این رو، هدف قیمت یک دارایی ممکن از زمانی به زمان دیگر تغییر داشته باشد.
ممکن است هدف قیمت یک دارایی که توسط یک تحلیلگر یا معاملهگر تعیین شده بیش از حد زیاد باشد و هدف واقعی قیمت از قیمت کنونیاش کمتر شود.
حتی ممکن است انتظارات به طور کلی اشتباه باشد و قیمت به جای رشد، افت شدیدی را تجربه کند.
نکات کلیدی:
- هدف قیمت پیشبینی یک تحلیلگر یا معاملهگر از قیمت آینده یک دارایی است.
- هدف قیمت میتواند بالاتر یا پایینتر از قیمت کنونی بازار یک دارایی باشد. قیمت هدف بالاتر گاوی، و هدف قیمت پایینتر خرسی است.
- اهداف قیمت هر فرد با فرد دیگر متفاوت است زیرا هر معاملهگر از روشهای مختلفی برای پیشبینی اهداف قیمت استفاده میکند.
- هنگامی که یک تحلیلگر برجسته اهداف قیمت خود را تغییر میدهد میتواند تاثیری قابل توجه بر قیمت داراییها بگذارد.
- افق سرمایهگذاری به هنگام تعیین اهداف قیمت بسیار حائز اهمیت است. تعیین یک هدف قیمت بزرگتر در طول یک بازه زمانی طولانیتر منطقیتر به نظر میرسد درحالیکه هدف قیمت کوتاهمدت احتمالا به شکل محافظهکارانهتری تعیین میشود.
- اهداف قیمت به منزله تحمل زیان نیستند. کنترل کردن زیان به عهده معاملهگر است. یک سهام ممکن است به هدف قیمت برسد اما اگر پیش از آن تا ۵۰ درصد افت داشته باشد برای اغلب سرمایهگذاران گزینهای ایدهآل به شمار نخواهد رفت.
یک مثال واقعی از هدف قیمت
اهداف قیمت اگر توسط تحلیلگران برجسته تعیین شوند اغلب بر قیمت خود دارایی تاثیر میگذارند. به عنوان مثال، اگر سهام شرکتی با قیمت ۶۰۰ تومان معامله شود اما شرکت عملکرد تجاری خوبی نداشته باشد و تحلیلگران هدف قیمت آن را از ۹۰۰ تومان به ۵۰۰ تومان کاهش دهند، این مسئله میتواند باعث جریان گرفتن فروش بیشتر سهام و در نتیجه کاهش قیمت آن تا هدف ۵۰۰ تومانی شود.
از سویی دیگر، اگر همین شرکت با قیمت سهام ۶۰۰ تومان عملکرد خوبی داشته باشد و تحلیلگران هدف قیمت اولیه آن را از ۷۰۰ تومان به ۹۰۰ تومان ارتقا دهند، احتمالا سرمایهگذاران بیشتری از سرمایهگذاری در سهام این شرکت استقبال کرده و قیمت سهام را با تقاضای بیشتر بالا میبرند.
به علت افزایش و کاهش مداوم قیمتها در بازارهای مالی، نمیتوان ارزیابی کرد که چه مقدار از افزایش یا کاهش قیمت در راستای رسیدن به هدف قیمت است. با وجودیکه تعیین اهداف بالاتر برای قیمت، اغلب باعث افزایش قیمتها میشود، پایین آمدن سطح پیشبینیها و تنزل اهداف قیمت نیز اغلب باعث ایجاد اثر منفی روی قیمت سهام خواهد شد. البته به شرطی که نظرات ارائهدهنده این اهداف قیمت، روی بازار تاثیرگذار باشد. به عبارت دیگر، شخصی تاثیرگذار این اهداف قیمت را ارائه دهد.