مفهوم ارزش زندگی
ارزش های زندگی باورهای اصلی ما انسانها هستند که رفتارها و اهدافمان را هدایت و به ما کمک میکنند تا موفقیت کلی خود را در زندگی بسنجیم. برای بسیاری از ما، ارزشگذاری از دوران کودکی آغاز میشود؛ زیرا والدینمان برخی از ارزش های زندگی را به ما میآموزند.
به عبارتی دیگرارزشها باورهای اساسی ما هستند که انگیزهی اعمال و نگرشهایمان را فراهم میکنند. درک ارزش های زندگی میتواند در خودشناسی و تعیین اینکه چه چیزهایی برایمان مهم هستند، کمککننده باشد. از سوی دیگر، دستیابی به این درک که برای چه چیزهایی در زندگیمان ارزش قائل میشویم، مفید هستند چراکه این عوامل در ارزیابی تحقق یا عدم تحقق اهداف زندگیمان تاثیرگذارند.
مفهوم جسارت
جسارت به انگلیسی: Boldness) )مخالف خجالتی بودن ودرلغت به معنی بیپروایی، دلیری، بیباکی، جرئت و مهارناپذیربودن است.جسور بودن به معنای تمایل به انجام کارها با وجود خطرهای آن است.جسارت ممکن است خاصیتی باشد که فقط افراد خاصی توانایی نمایش آن را دارند.
به عنوان مثال، در زمینه جامعهپذیری، یک فرد جسور ممکن است مایل باشد که در موقعیتهای اجتماعی خطر شرمساری یا رانده شدن را داشته باشد، یا قوانین آداب معاشرت یا ادب را زیر پا بگذارد. یک فرد بیش از اندازه جسور میتواند بهشدت درخواست پول کند یا دائماً کسی را وادار کند تا یک درخواست را برآورده کند.
مفهوم ریسک پذیری
ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا کنشوری (یا بی کنشی) مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد. تقریباً همه کوششهای بشری دربردارنده ی درجاتی از ریسک است، با این همه برخی از آنها ریسکهای بیشتری را به همراه دارند. در ادبیات مالی ریسک را میتوان به صورت رویدادهای غیر منتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها می باشد، تعریف کردریسکپذیری سطح ریسکی است که یک سازمان برای دستیابی به اهدافش آماده پذیرش آن است، قبل از اینکه اقدامی برای کاهش ریسک ضروری تلقی داده شود. این نشان دهنده تعادلی بین مزایای بالقوه نوآوری و تهدیدهایی است که تغییر، ناگزیر به همراه دارد.
ریسکپذیری یک ویژگی فردی است.هر یک از ما ممکن است تا حدی ریسک پذیر باشیم. همچنین ممکن است ریسک پذیری شما از دوستتان بیشتر یا کمتر باشد.اما بحث ریسک و عدم قطعیت در توصیفِ یک وضعیت و یا توصیف شرایط محیطی به کار برده میشود.
اگر چه ناظرهای مختلف ممکن است میزان ریسک و عدم قطعیت را به شکلهای متفاوتی ارزیابی کنند، اما نکتهی اصلی این است که به هر حال، ریسک و ابهام در محیط قرار دارد و نه در فرد.
بحث ریسک پذیری با مهارت ریسک کردن هم تفاوت دارد. ریسک پذیری یک ویژگی و صفت شخصیتی است. اما ریسک کردن یک عمل است و مانند بسیاری از مهارتهای دیگر، میتوانیم برای بهبود آن تلاش کنیم.وقتی از ریسک پذیری بالا یا پایینِ خودمان یا دیگران صحبت میکنیم، در مورد یک ویژگی شخصیتی فردی حرف میزنیم.
تعریف خود مدیریتی وخود مدیریتی کارافرینانه
یکی از مهارتهای بسیار مهم که در اقتصاد دانشبنیان به عنوان یک نیاز اساسی در نظر گرفته میشود، مهارت خود مدیریتی (self-management) )است. این مهارت برای محکم کردن پایههای موفقیت (خواه فردی خواه سازمانی) ضروری است.خود مدیریتی یکی از حوزههای هوش هیجانی EQ) )است. نظریهی هوش هیجانی که امروزه به یکی از پرطرفدارترین مباحث سازمانی تبدیل شده است، شامل شناخت و کنترل هیجانها و عواطف فردی است.مهارتهای خود مدیریتی تواناییهایی هستند که به افراد اجازه میدهند تا افکار، احساسات و اعمال خود را کنترل کنند. اگر مهارتهای خود مدیریتی قویای دارید، میتوانید اهدافی را به طور مستقل تعیین کنید و برای دستیابی به آنها ابتکارعمل به خرج دهید. مهارت خود مدیریتی به شما کمک خواهد کرد تا کار، حرفه و زندگی شخصی خود را مدیریت کنید.
کارآفرینی یکی از مفاهیم مهم در مدیریت کسبوکار است. کارآفرین کسی است که یک فعالیت اقتصادی یا کسبوکاری را راهاندازی میکند. اما همه کارآفرینان دانش و مهارت کافی برای راهاندازی یک کسبوکار موفق را ندارند! پس چه باید کرد؟ اینجاست که مدیریت کارآفرینی به کمک میآید. مدیریت کارآفرینی نوعی از مدیریت است که میتواند به افراد در شرف تاسیس یک استارتآپ یا هر نوع فعالیت تجاری دیگر، درک عمیقی از نیازها و ضروریات کار بدهد. داشتن یک برنامه مدیریت کارآفرینی مهم است؛به عبارتی دیگر مدیریت کارآفرینی شامل تعیین اهداف مشخص برای یک سرمایهگذاری جدید است. تعیین اهداف خاص ممکن است به کارآفرین کمک کند تا نوآوری خود را برای دستیابی به یک نتیجه خاص مدیریت کند. به عنوان مثال یک توسعهدهنده برنامه موبایل ممکن است هدف خود را ده هزار دانلود تا پایان سال تعیین کند.
تصمیم گیری ومراحل ان
تصمیم گیری، شناسایی و انتخاب گزینه های جایگزین، بر اساس ارزشها و ترجیحات فرد تصمیمگیرنده است؛ تصمیم گیری دلالت بر این دارد که گزینههای جایگزین دیگری نیز باید در نظر گرفته شوند و در چنین حالتی میخواهیم تا حد امکان بسیاری از این گزینهها را شناسایی کنیم و موردی را انتخاب کنیم که ۲ ویژگی را شامل شود: ۱)بیشترین احتمال موفقیت یا اثربخشی را داشته باشد؛ ۲)به بهترین وجه با اهداف، خواستهها، سبک زندگی و ارزشها متناسب باشد همچنین تصمیم گیری، فرایند کاهش عدم قطعیت و تردید درمورد گزینههای دیگر است تا فرد تصمیمگیرنده بتواند از بین آنها گزینه مناسب را انتخاب کند.
مرحله ۱: تصمیمی که باید گرفته شود را مشخص کنید
هنگامی که تصمیم را شناسایی می کنید، چند سوال از خود بپرسید:
مشکلی که باید حل شود چیست؟
هدفی که با اجرای این تصمیم قصد دارید به آن برسید چیست؟
موفقیت را چگونه می توان ارزیابی کرد؟
مرحله ۲: تدوین راه حل های مختلف
این راه حل ها باید به طور عینی و عملی باشند و چیزی دور از واقعیت نباشند.
مرحله ۳: راه حل های جایگزین را شناسایی کنید(ارزیابی)
این مرحله از شما میخواهد که به دنبال راهحلهای مختلف برای مشکل مورد نظر باشید. یافتن بیش از یک جایگزین ممکن در هنگام تصمیم گیری بسیار مهم است، زیرا ذینفعان مختلف ممکن است بسته به نقش خود نیازهای متفاوتی داشته باشند. به عنوان مثال، اگر یک سازمان بدنبال یک ابزار مدیریتی است، تیم یا دپارتمان طراحی ممکن است نیازهای متفاوتی نسبت به یک دپارتمان تحقیق و توسعه داشته باشد.میتوان از جدول Tکمک گرفت.
مرحله ۴: شواهد را بسنجید
زمانی که شما همه راه حل های مختلفی را که به ذهن تان خطور کرده است را تجزیه و تحلیل می کنید تا ببینید هر راه حل چگونه مشکل شما را حل می کند. تیم شما، شروع به شناسایی مزایا و معایب هر گزینه می کند و در نهایت انتخاب های بهینه را بر می گزیند.
مرحله ۵: از بین گزینه ها انتخاب کنید
قدم بعدی این است که تصمیم نهایی خود را بگیرید. تمام اطلاعاتی را که جمع آوری کرده اید و اینکه چگونه این تصمیم ممکن است بر هر ذینفع تاثیر بگذارد را در نظر بگیرید.گاهی اوقات تصمیم درست، انتخاب یکی از گزینه ها نیست، بلکه ترکیبی از چند گزینه مختلف است. تصمیمگیری مؤثر شامل حل خلاقانه مسئله و تفکر خارج از چارچوب است، بنابراین خود یا تیمهای تان را به گزینههای موجود، محدود نکنید.
مرحله ۶: اقدام کنید
هنگامی که تصمیم گیرنده نهایی چراغ سبز نشان می دهد، زمان آن است که راه حل را عملی کنید. برای ایجاد یک برنامه اجرایی وقت بگذارید. سپس وقت آن است که برنامه خود را عملی کنید و پیشرفت را زیر نظر بگیرید تا مشخص کنید آیا این تصمیم خوب بوده است یا خیر.
مرحله ۷: تصمیم خود و تأثیر آن (هم خوب و هم بد) را مرور کنید(بررسی نتایج)
پس از تصمیم گیری، می توانید معیارهای موفقیتی را که در مرحله ۱ بیان شد را زیر نظر بگیرید. به این ترتیب تعیین می کنید که آیا این راه حل با معیارهای موفقیت تیم شما مطابقت دارد یا خیر.
تکنیک های تصمیم گیری:
- اول قورباغه را قورت بدهید: به تعویق انداختن کارها به ما کمک میکند از اضطراب، تنش و نگرانی دوری کنیم. در عین حال این کار موجب میشود نتوانیم کارهای دیگرمان را به خوبی انجام دهیم زیرا همواره چیزی بر ذهنمان سنگینی میکند. برای همین بهتر است مهمترین و سختترین و چالشبرانگیزترین تصمیمات را اول بگیرید و سپس به اولویتهای بعدی بیندیشید. این کار موجب میشود مهارت تصمیم گیری شما بهبود یافته و کیفیت تصمیماتتان افزایش یابد.
- اطلاعات کافی جمعآوری کنید.:هرچه اطلاعات بیشتری راجع به موضوع مورد نظر داشته باشید، میتوانید با اشراف بیشتری تصمیم بگیرید. پس اگر میخواهید رشته دانشگاهی خود را انتخاب کنید، سعی کنید جزئیات کافی و دقیق از تمام رشتهها را به دست آورید. پس با افراد صاحبنظر و کسانی که تجربه تحصیل در رشتههای مختلف را داشتهاند، مشورت کنید. وقتی این کار را انجام بدهید، میبینید که با اطمینان بیشتری تصمیم گرفته و به آن پایبند میمانید. البته مراقب باشید در این حین در دام کمال طلبی نیفتید.
- الویتبندی را فراموش نکنید:ما از صبح که بیدار میشویم با تصمیمهای مختلفی مواجهیم: چه بپوشیم، چه بخوریم، چه کاری را اول انجام دهیم، برای دوستمان چه هدیهای بخریم و … بدیهی است برخی از این تصمیمها وزن بیشتری دارند و برخی کمتر. ولی اگر خودمان را با تصمیمهای کوچک خسته کنیم، انرژی برای تصمیمات مهم نمیماند. پس بهتر است سعی کنید اول تصمیمات مهمتان را بگیرید و تصمیمات کماهمیتتر را به بعد موکول کنید.
- مراقب احساساتتان باشید:اجازه ندهید احساساتان در تصمیم شما تاثیر بگذارند. اگر روز خوبی نداشته اید، یا دلمشغولی خاصی دارید، بهتر است کمی به خودتان زمان بدهید تا بتوانید ذهنتان را آرام کرده و سپس با بررسی حقایق و شواهد موجود تصمیم بگیرید.
- ریسک را در آغوش بگیرید:بهتر است بپذیرید که ریسک و احتمال خطا بخشی از تصمیم گیری است. کمالگرایی افراطی و اهمالکاری ناشی از آن ممکن است سبب شود تصمیم خود را به تعویق بیندازید که این کار موجب هدر دادن سرمایههای شما میشود. خود من بارها به خاطر از دست دادن زمان و اصرار برای رسیدن به یک تصمیم ایدهآل فرصتهای زیادی را از دست دادهام به گونه ای که از یک جا رانده و از دیگری مانده شدهام. پس به شما توصیه میکنم تلاش کنید در این دام نیفتید.
بررسی ویژگی های افراد جسور در کسب و کار
۱- پیگیری کارها
یکی از نکات لازم در راه رسیدن به موفقیت، پیگیری و تداوم برنامهها برای حصول نتیجه نهایی است.
٢- نیازمند موفقیت (انگیزه)
داشتن انگیزه – داشتن نگرش و درک مثبت و ایمان به هدف
٣ – وظیفه گرا
(اجراوبه موقع انجام دادن کارها)
با کارائی – اثربخشی و مدیریت زمان وظایف را برای رسیدن به پاداش رضایت مندانه به نحو احسن انجام دهید.
۴- همدلی
خودتان را جای دیگری فرض کنید.
تجسم کنید احساس یک مشتری خوب چگونه است؟؟؟
۵- کاردان وباتدبیر
(رهبری وراهنمایی ومدیریت بنگاه)
۶- دارای طرح وبرنامه
نوشتن طرحی که سود وزیان را مشخص کند.
٧-ریسک پذیر
موفقیت با تصمیمی آغاز می شود که در مسیر مورد نظر به پیش رود.
ریسکپذیری هم نیازمند برنامه ریزی، تأمین منابع و ابزار است.
٨- نوآوری
(توانایی عملی کردن ایده های جدیدی که به شما امکان میدهد فعایتهای منحصربه فردی انجام دهید)
٩- مهارت
(اقدام به فعالیت) استفاده ازمهارت درکسب وکار
١٠- مستقل
رهائی از وابستگی به دیگران
١١- شبکه ساز
تبادل اطلاعات باعث شکل گیری ایده ها و اعتقادات
١٢- هدف گرا
اهداف بلندمدت
اهداف میان مدت
اهداف کوتاه مدت
نحوه تعیین هدف
اهداف شما باید مطابق واقعیت باشد. پس از آن باید اهداف خود را به اهداف کوچک تر و مشخص تر تقسیم کنید. اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت خود را مشخص کنید و برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت خود تلاش کنید.هدف گذاری یکی از مهم ترین کارهایی است که هر فردی باید در طول دوران زندگی خود، آن را انجام دهد. تعیین اهداف به کسب دستاوردها و موفقیت های بیشتر کمک می کند و مسیر موفقیت را هموار تر می کند. یادگیری برخی نکات به تعیین هدف کمک می کند. تعیین اهداف موجب انگیزه و مسئولیت پذیری بیشتر و همچنین تمرکز بهتر برای دنبال کردن برنامه ها می شود. هدف گذاری لازمه موفقیت است؛ اگر می خواهیم موفق شویم باید هدف داشته باشیم. اهداف به زندگی ما جهت می دهند و مسیر رسیدن به خواسته ها را روشن می کنند. وقتی هدف داشته باشیم کمتر دچار اشتباه می شویم.هدف باعث ترسیم بهتر چشم اندازها برای آینده می شود.
بازی پرتاب حلقه در ریسک پذیری سنجیده
این بازی بمنظور ارزیابی نحوه ریسک پذیری میباشد که شامل ۳مرحله قلق گیری /مرحله پرتاب انفرادی و مرحله پرتاب گروهی است.در مرحله قلق گیری به هرنفر دوحلقه داده میشود وهرپرتاب از نقاط دورتر امتیاز بیشتر و از نقاط نزدیک امتیاز کمتر اختصاص داده میشود و دراین مرحله امتیاز مهم نمیباشد.
در مرحله پرتاب فردی هرکس ۴پرتاب دارد و امتیازهای فرد یادداشت میشود :پرتاب های نزدیک نشان دهنده عدم ریسک پذیری /پرتاب از نقاط خیلی دور نشان دهنده ریسک غیرمعمول و پرتاب از فواصل متوسط ریسک پذیری سنجیده میباشد.
بکارگیری تکنیک های تصمیم گیری
برای اتخاذ یک تصمیم درست و مناسب باید تکنیک های تصمیم گیری در مدیریت را بلد باشیم تا بتوانیم ارزش هر یک از نتایج احتمالی که از تصمیم گیری ما حاصل میشود را پیشبینی کنیم و سپس این ارزشها را با استفاده از نوعی مقیاس کمی مقایسه کنیم و در نهایت احتمال موفقیت نیز باید مورد ارزیابی و بررسی قرار بگیرد.
این کار چندان ساده نیست و برای دستیابی به آن باید نکات و اصولی را بلد باشیم. تصمیم گیری یکی از وظایف اصلی مدیریت به شمار می رود و در بخش های دیگر مدیریت نیز این تصمیمگیری است که تاثیر بسیار زیادی دارد. میتوان گفت که در تمامی ارکان مدیریت تصمیمگیری به عنوان جزء اصلی و یک رکن اساسی به شمار میآید.