بازار ارز چیست؟
به طور کلی بازار ارز بازاری است که ارزش واحد پول دو کشور در مقابل یکدیگر تعیین شده و حتی با یکدیگر مبادله میشوند. بیشتر کشورها دارای واحد پول ملی هستند. این واحد پول برای ایالات متحده آمریکا، دلار، برای فرانسه فرانک و برای کشوری مانند هندوستان روپیه است. تجارت بین کشورها مستلزم داد و ستد متقابل واحد پول کشورها است. هنگامی که یک شرکت آمریکایی میخواهد از کشورهای دیگری کالاها، خدمات یا داراییهای مالی بخرد، باید دلار را به پول خارجی تبدیل کرده و بدهی خود را بپردازد.
داد و ستد واحد پول کشورها در بازار ارز صورت میگیرد. حجم این داد و ستدها روزانه به طور متوسط به یک تریلیون دلار میرسد (این آمار مربوط به سالهای پیش از ۱۹۹۵ میلادی است). داد و ستدهایی که در بازار ارز انجام میشود، نرخ ارز را تعیین میکند و بر آن اساس بهای تمام شده کالاهای خارجی و داراییهای مالی که از آن کشورها خریداری شد، تعیین میشود.
در بازار ارز دو نوع معامله انجام میشود که نوع رایج آن معاملات نقدی یا آنی است و باید حداکثر دو روز پس از انجام دادن معامله، پول مربوطه پرداخت شود. نوع دیگر معاملات تحویل آتی است که مستلزم تحویل کالا و تسویه معامله در زمان آینده است. در مورد معاملات آنی یا نقدی از نرخ ارز آنی و برای معاملات تحویل آتی از نرخ ارز آتی استفاده میشود.
در این میان زمانی که ارزش پول یک کشور در مقابل واحد پول کشور یا کشورهای دیگر افزایش پیدا میکند اصطلاحا گفته میشود این پول افزایش ارزش داشته و زمانی که از ارزش آن کاسته میشود، میگویند پول مزبور، کاهش قیمت داشته است.
چرا نرخ ارز تا این حد اهمیت دارد؟
اهمیت نرخ ارز به دلیل اثری است که بر قیمت کالاهای داخلی و خارجی میگذارد. برای یک آمریکایی، قیمت دلاری کالاهای فرانسوی بر مبنای روابط متقابل دو عامل تعیین میشود. عامل اول قیمت کالاهای فرانسوی به فرانک و دوم قیمت فرانک فرانسه بر حسب دلار.
حال فرض کنید یک آمریکایی درصدد بر میآید که یک قلم کالای فرانسوی بخرد. اگر قیمت این کالای فرانسوی در این کشور برابر با دو هزار فرانک و نرخ هر فرانک نیز برابر با ۰.۱۷ دلار باشد، در آن صورت قیمت کالا برابر با ۳۴۰ دلار خواهد بود. حال تصور کنید دو ماه بعد همین فرد درحالی اقدام به خرید کالای مزبور کند که ارزش فرانک فرانسه در مقابل دلار آمریکا برابر با ۰.۲۰ باشد، در چنین حالتی قیمت کالایی که دو ماه پیش از این ۳۴۰ دلار بود به ۴۰۰ دلار افزایش پیدا میکند.
نتیجه چنین تصورات و استدلالهایی این است، هنگامی که ارزش واحد پول یک کشور افزایش پیدا میکند، کالاهای تولید آن در خارج گرانتر و کالاهای خارجی ارزانتر میشود. در عوض هنگامی که ارزش واحد پول یک کشور کاهش پیدا میکند، کالاهای آن کشور در خارج ارزانتر و کالاهای خارجی در آن کشور گرانتر میشود. در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵ افزایش ارزش دلار امریکا باعث شد صنایع این کشور به شدت آسیب ببیند زیرا محصولات این کشور در خارج گران عرضه میشد و از سوی دیگر محصولات خارجی در این کشور بسیار ارزان بود.
بازار ارز؛ بازاری به شدت رقابتی
برای مشاهده چگونگی تعیین نرخ ارز نمیتوان به یک محل خاص مراجعه کرد. ارز در یک بازار سازمان یافته، مثل بورس نیویورک داد و ستد نمیشود. این کار خارج از بازار بورس و به وسیله چند صد معامله گر که اکثرا بانکها هستند انجام میشود. از طرفی به دلیل اینکه معامله گران به وسیله تلفن یا کامپیوتر در تماس دائمی با یکدیگر قرار دارند، این بازار به شدت رقابتی است پس کارکردی همانند یک بازار متمرکز دارد.
با این حال نکته مهمی که باید یادآوری شود این است، هنگامی که بانکها، شرکتها و دولتها درباره مبادله ارز صحبت میکنند این خرید و فروش به این معنی نیست که آنها یک دسته اسکناس در دست داشته باشند و بخواهند با یک دسته اسکناس دیگر معامله کنند بلکه این خرید و فروش به این معنی است که مبلغ معینی ارز از یک حساب به حساب مربوطه در کشوری دیگر منتقل میشود.