09150566946

تحلیل بنیادی،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت۵۷

در ادامه قسمت قبل بخوانید……

کلام آخر اینکه درجاتی از ناخالصی در این گونه اندیشیدن وجود دارد که کسب این توانایی را بسیار دشوار می کند.بیشتر معامله گران این موضوع را به درستی نمی فهمند و فقط به دلیل اینکه اندک اطلاعی از این مفهوم دارند،فکر میکنند در احتمالات می اندیشند.تاکنون با صدها معامله گر کار کرده ام که چنین تفکری داشتند.

در اینجا به عنوان مثال از یکی از معامله گران که او را باب می نامم ،یاد می کنم.باب یک مشاور تحصیل کرده در زمینه معامله گری است،که در حدود ۵۰ میلیون دلار را مدیریت می کند.او تقریبا ۳۰ سال تجربه کاری دارد و به دلیل اینکه نتوانسته بود بیشتر از ۱۲ تا ۱۸ درصد در سال سود به دست آورد،به من مراجعه کرده بود.

این سود کافی است.اما باب از ان راضی نبود،زیرا فکر می کرد با توانایی هایی که در تحلیل بازار دارد باید یک یزی در حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ درصد در سال ،سود داشته باشد.

باب مفهوم احتمالات را به خوبی درک کرده بود ولی نمی توانست از دیدگاه احتمالات به مساله نگاه کند.در زیر یادداشت های من بعد از گفتگو با او را مشاهده می کنید.

۲۸/۹/۹۵ : باب وارد یک معامله می شود و نقطه خروج خود را هم در بازار انتخاب می کند.بازار تا یک سوم مسیر نقطه خروج او حرکت کرده و دوباره به نقطه آغاز او بر می گردد و بلافاصله بعد از خارج شدن باب از معامله ،در حدود ۵۰۰ واحد در مسیر پیش بینی شده توسط او حرکت می کند. البته این مساله برای باب سودی ندارد چرا که او از بازار خارج شده بود.

او اصلا ازین موضوع سر در نمی آورد.در ابتدا از او پرسیدم میزان ریسک او برای این معامله چقدر بود؟او منظور من را از سوال درک نکرد چرا که فکر میکرد با قرار دادن نقطه خروج،ریسک را مشخص کرد است.به او گفتم انجام این کار به معنی پذیرفتن ریسک نیست.

ریسک پذیری یعنی:از دست دادن پول،اشتباه کردن،بی نقص نبودن و… که به انگیزه های درونی یک فرد برای معامله گری بستگی دارد.قبلا اشاره کردم که از طرز عملکرد افراد می توان به عقاید آنها پی برد.

می توانیم فرض کنیم از آنجایی که باب یک معامله گر منضبط است برای خود نقطه پایانی تعیین می کند ولی تعیین این نقطه به این معنا نیست که او این مساله را پذیرفته است که ممکن است معامله به نفع او پیش نرود.

به هر حال بعد از شنیدن شرح وضعیتش به او گفتم زمانی که وارد معامله شده بود اصلا فکر نمی کرد که بازار بر خلاف جهت پیش بینی او حرکت کند و زمانی که بازار به نقطه شروع او بازگشت وی از بازار خارج شد تا آن را تنبیه کند و نشان دهد که حق ندارد حتی یک تیک در خلاف جهت پیش بینی او حرکت کند.

باب این استدلال را تایید کرد و گفت که هفته ها منتظر این معامله بوده و زمانی که بازار بالاخره به این نقطه رسیده با خودش فکر کرده که فورا در جهت دلخواهش پیش می رود.

ادامه مطلب را در قسمت بعد بخوانید….

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *