09150566946

تحلیل تکنیکال ،بنیادی یا ذهنی؟ قسمت۵۹

در ادامه قسمت قبل بخوانید…..

 

این طرز مشاهده قیمت ها و قانع کردن خودتان کمی مضحک به نظر می رسد،این گونه نیست؟برای معامله گرانی که آموخته اند در حوزه احتمالات بیندیشند،هیچ تنگنایی وجود ندارد.تعیین ریسک برای آنها به هیچ وجه مشکل نیست زیرا از دیدگاه درست و غلط نمی اندیشند.آنها اموخته اند که معامله گری هیچ ربطی به درست و غلط بودن هر معامله منحصر به فرد ندارد.در نتیجه برداشت انها از ریسک مانند سایر معامله گران نیست.انها هم می توانستند مانند مابقی معامله گران همین قدر منفی بیاندیشند.

ولی از آنجایی که یاد گرفته اند که معامله گری بازی احتمالات است،احساسات آنها راجع به یک معامله منحصر به فرد مانند احساسات سایرین در پرتاب سکه است در هنگامی که به جای پشت(حدس انها)،رو(نتیجه )می آید.حدس اشتباهی بوده ولی برای بیشتر مردم پیش بینی اشتباه درباره پرتاب سکه یا تاس موجب ناراحتی نمیشود.چرا؟زیرا بیشتر مردم معتقدند که نتیجه پرتاب یک سکه تصادفی و غیرقابل پیش بینی است.

اگر شما به تصادفی بودن اعتقاد داشته باشید در نتیجه به طور طبیعی انتظار یک نتیجه تصادفی راهم دارید.تصادفی بودن به مفهوم عدم اطمینان است.بنابراین وقتی ما به تصادفی بودن نتیجه معتقد باشیم یعنی پذیرفته ایم که نمیدانیم نتیجه چه خواهد بود.اگر از ابتدا بپذیریم که از خاتمه یک رویداد آگاهی نداریم ،این پذیرش توقعات ما را از بین برده و آزادی عمل ما را نامحدود می کند.اکنون که به ریشه بیماری یک معامله گر پرداختیم می توان گفت هر توقعی مبنی بر اینکه رفتار بازار معین،تعریف شده و دقیق است به جای بیطرف و نامحدود بودن اساسا بیماری است.قبلا هم اشاره کردم که این توقعات پاسخگوی ماهیت اصلی بازار نیست.از آنجایی که هر لحظه در بازار منحصر به فرد است و هر اتفاقی ممکن است روی دهد در نتیجه هر توقعی که نتواند این ویژگی بازار را منعکس کند غیر واقعی است.

مدیریت توقعات

توقعات غیر واقعی روی نحوه تفسیر اطلاعات توسط ما تاثیر گذاشته و به ما آسیب می رساند.توقعات ،نمایی ذهنی از رویداد های آینده است.توقعات از آگاهی های ما ناشی می شوند.این منطقی است،چرا که نمی توانیم متوقع چیزی باشیم که از آن آگاه نیستیم.آنچه می دانیم برابر است با آنچه درباره محیط بیرون آموخته ایم و آنچه بدان اعتقاد داریم نسخه شخصی ما از واقعیتت است.وقتی توقع چیزی را داریم ،آینده را آن گونه که اعتقاد داریم باید باشد،تصور می کنیم.

ما توقع داریم ثانیه ها،دقیقه ها ،ساعت ها روزها و هفته ها و… مطابق آنچه در ذهن خود مجسم کرده ایم سپری شوند.باید درباره تصوراتمان از آینده مراقب باشیم،چرا که هیچ چیز دیگری به اندازه توقعات پاسخ داده نشده،نمیتواند در ما ایجاد ناخوشنودی و بدبختی کند.وقتی کارها بر وفق مراد است چه احساسی دارید؟پاسخ این است:عالی.(شادی،لذت ،رضایت و احساس عالی خوب بودن)حال اگر توقعات شما برآورده نشده باشد چه؟پاسخ درد و رنج است.

هرکسی وقتی محیط به دلخواه او عمل نمیکند،درجاتی از خشم،ناامیدی،تاسف ،نارضایتی،خیانت و … را تجربه میکند.و این همان جایی است که ما دچار مشکل می شویم.زیرا توقعات ما از دانسته های ما ناشی می شوند و زمانی که چیزی را می دانیم،حق را به خود می دهیم.

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *