09150566946

تحلیل تکنیکال،بنیادی یا ذهنی؟ قسمت۴۲

در ادامه قسمت قبل بخوانید….

 

2 - تحلیل تکنیکال،بنیادی یا ذهنی؟ قسمت۴۲

 

من در این جمله تغییر کوچکی داده ام «مردم میبینند آنچه را که آموخته اند ببینند.و هر چیز دیگری برایشان نامرئی است تا زمانی که یاد بگیرند با آن انرژی که آگاهی را مسدود می کند مقابله کنند»

برای روشن شدن این مطلب ،مثال دیگری میزنم که نشان می دهند انرژی ذهنی چگونه دریافت ها و تجربیات ما را تحت تاثیر قرار می دهد تا حدی که گاهی خلاف رابطه علت و معلولی است.بگذارید نگاهی به اولین برخورد یک کودک با سگ داشته باشیم.از آنجایی که این اولین تجربه اوست در نتیجه هیچ اطلاعی درباره طبیعت او نخواهد داشت.بنابراین تا لحظه اولین مواجهه کودک با سگ،سگ از نظر او وجود ندارد.البته سگ به طور فیزیکی وجود دارد و در نتیجه پتانسیل لازم را برای تاثیر بر روی حواس کودک دارد.به عبارت دیگر،سگ با نشان دادن طبیعت خود به عنوان یک علت عمل میکند که معلولی در محیط ذهنی کودک دارد.سگ چه تاثیری می تواند داشته باشد؟خب،سگ ها شامل طیفی از اصطلاحات می شوند.منظور من از اصطلاحات این است

که می توانند به شیوه های مختلفی با انسان ارتباط برقرار کنند.آنها دوست داشتنی ،وفادار ،محافظت کننده و موجودات خوبی برای بازی کردن و لذت بردن هستند.آنها همچنین می توانند کینه توز و متخاصم باشند،اینها فقط تعدادی از رفتار های سگ ها می باشد.تمام این ویژگی ها قابل مشاهده ،تجربه کردن و یادگیری هستند.وقتی کودک برای اولین بار با سگ مواجه می شود هیچ ذهنیتی از اینکه چه رفتاری باید از خود نشان دهد ندارد.

اطلاعات محیطی ناشناخته ،ندانسته و طبقه بندی نشده حس کنجکاوی را برمی انگیزد.در مثال ما حس کنجکاوی کودک به او نهیب می زند و او برای تجربه بیشتر به سمت سگ می رود.

توجه کنید که کودکان چگونه خود را در شرایطی قرار می دهند که چیزی درباره آن نمیدانند.بهرحال در این مثال نیروهای محیطی در ابتدا به نفع کودک نیستند.سگی که کودک نسبت به آن جلب شده احتمالا روز بدی را داشته است.بهرحال کودک به سگ نزدیک می شود و سگ او را گاز میگیرد.این یک مثال معمولی است.من آن را به دو دلیل انتخاب کردم:اول اینکه ،خیلی از مردم به آسانی می توانند با آن رابطه برقرار کنند دوم وقتی عوامل اساسی این تجربه را تحلیل کنیم نکات زیر را می آموزیم:

۱-ما چگونه می اندیشیم

۲-اطلاعات چگونه در ذهن ما پردازش می شوند.

۳-این پردازش ها چگونه توانایی ما را برای کسب تجربیات جدید تحت تاثیر قرار میدهند.

شاید فهمیدن مساله تنها از طریق یک مثال کار درستی به نظر نرسد ولی باید بگویم اصول مربوط به عوامل بنیادی موثر در یادگیری تقریبا یکسان است.کودک مثال ما اط نظر فیزیکی و روانی زخمی شده است وخاطره او از سگ ها و نحوه برخورد آنها به همین صورت خواهد بود .اگر او دارای یک حافظه طبیعی باشد تصاویر،اصوات و … مربوط به این خاطره را در ذهن خواهد داشت.

انرژی ایجاد شده توسط این داده ها در ذهن کودک از خود آنها مهم تر است.ما در اصل دو نوع انرژی ذهنی داریم:انرژی مثبت ذهنی که آن را عشق،اعتماد،شادی،لذت ،رضایت،هیجان و اشتیاق و … می نامیم وانرژی منفی ذهن که همان ترس و وحشت ،نارضایتی ،خیانت،تاسف،خشم ،سردرگمی،اضطراب،استرس و دستپاچگی و از این قبیل احساسات است.از آنجایی که تجربه اول کودک دردناک بوده است،می توانیم فرض کنیم صرفنظر از اینکه کدام حس او برانگیخته شده،این تجربه در او انرژی منفی ایجاد کرده است.

 

ادامه مطلب را در قسمت بعد بخوانید….

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *