درادامه قسمت ۳۳ بخوانید…
امیدوارم بعد از خواندن سه فصل قبلی حداقل فهمیده باشید که اینکه شما یک معامله گر هستید دلیلی بر این نمی شود که مانند یک معامله گر بیندیشید.همان طوری که بارها تاکید کرده ام آنچه موجب تفاوت معامله گران برتر از سایرین می شود،نوع کارهای آنها یا نحوه و زمان انجام کارها نیست.اگر می خواهید مانند معامله گران حرفه ای بیندیشید و جزء فاتحان بازار باشید،باید بفهمید که راه حل این مشکل نه در بازار بلکه در ذهن خودتان است.استمرار حالتی ذهنی است.تجربه تعداد اندکی پیروزی ممکن است تقریبا هر کسی را قانع کند که معامله گری آسان است.تجربیات خود را به خاطر بیاورید که چگونه در بعضی معاملات تنها با یک تصمیم ساده به خرید یا فروش پول زیادی به حساب شما سرازیر شده است.
از آنجایی که به آسانی و تنها با یک تلفن به کارگزار یا فشردن چند کلید می توان پول زیادی به دست آورد نباید معامله گری را کار مشکلی قلمداد کرد.خب،اگر موضوع معامله کردن است ومعامله کردن هم آسان است پس چرا حرفه ای شدن در آن مشکل است؟چرا بسیاری از معامله گران بسیار فهیم و با شعور با تناقضات اشکاری روبرو هستند؟اگر درست است که معامله گری آسان است-و معامله گران از طریق تجربه مستقیم دریافته اند که این کار چقدر آسان و بی نیاز از تلاش است_چگونه ممکن است که نمی توانند آنچه را آموخته اند در مورد بازار پیوسته به کار بگیرند؟به عبارت دیگر تناقض بین آنچه در مورد معامله گری بدان معتقدیم و نتایج واقعی مان از معامله گری در طی زمان را چگونه توجیه می کنیم؟
اندیشیدن در مورد معامله گری
پاسخ همان گونه که فکر می کنید آسان است.موضوع اینجاست که معامله گری به همان لذت بخشی و سهولتی است که گاهی آن را تجربه کرده اید.اما ادامه نتایج لذت بخش به صورت مداوم تابع دیدگاه،عقاید،امیال یا همان ساختار ذهنی شماست.پیروزی و تداوم آن مانند شادی،لذت و رضایت حالت هایی از ذهن می باشند.حالت ذهنی شما محصول عقاید و امیال شماست.زمانی که شاد نیستید ،به دشواری می توانید شرایط خود را تغییر دهید،اما اگر بتوانید ناگهان شروع به خوشحالی کنید،خواهید دید که وضعیت شماهم تغییر می کند و احساس شادمانگی می کنید.ولی زمانی که این تغییر حالت ناشی از یک دلیل بیرونی باشد نه یک امر درونی،خواهید دید که این شادی به صورت پایدار ادامه نخواهد یافت.
با این وجود می توانید با ایجاد یک خواهش درونی برای رسیدن به شادمانگی و حتی بیشتر از آن با خنثی کردن عقاید و امیالی که مانع از احساس لذت می شود،احساس شادی را همیشگی کنید.رسیدن به موفقیت های مداوم بعنوان یک معامله گر به همین صورت است.شما برای کسب سود مستمر از بازار نباید روی بازار تکیه کنید،همان طوری که برای حس رضایت و خوشحالی نباید به محیط بیرون متکی باشید.مردمی که واقعا خوشحالند به هیچ چیز برای این خوشحالی نیاز ندارند.
معامله گرانی که به صورت پیوسته موفق هستند سعی نمیکنند این تداوم را کسب کنند بلکه واقعا دارای آن هستند.شاید کمی نامفهوم به نظر برسد ولی بسیار مهم است که تفاوت بین این دو حالت را درک کنید.استمرار چیزی نیست که سعی کنید به آن برسید زیرا سعی شما خود باعث می شود که شما به جای تمرکز بر روی معامله بر این امر تمرکز کنید و همین موجب عدم موفقیت تان می گردد.بهترین معاملات شما آسان ترین و بدون زحمت ترین آنها بوده اند و شما هیچ تلاشی برای آسان کردن آنها انجام نداده اید.
ادامه را در قسمت بعد بخوانید…
