در ادامه پست قبل بخوانید…
اگر با این فرض شروع کنید که معامله گران به منظور کسب موفقیت باید ساختار ذهنی خود را به مانند یک معامله گر برتر تغییر دهند،دلیل عدم موفقیت سایر معامله گران را خواهید فهمید.
آنها به جای اینکه درست فکر کردن را بیاموزند ،در پی این هستند که با کسب دانش بیشتر در مورد بازار به سود برسند.تقریبا غیر ممکن است که گرفتار این دام نشوید.شما به دلایل مختلف روانشناختی ،عدم موفقیت خود در بازار را ناشی از کمبود اطلاعات تان در مود آن می دانید.
استمراری که در ذهن خود انتظار دارید در بازار وجود ندارد.ترس از اشتباه کردن و در نتیجه از دست دادن پول باعث می شود که معاملات سودده را از دست بدهید و در مواقعی هم که دچار خودشیفتگی حاصل از چندین معامله موفق قبلی هستید،به جای حسابگری ،بی برنامه عمل می کنید.همه این موارد در نهایت موجب زیان و ورشکستگی شما می شود.
برای مثال اگر بخواهید از بین دو معامله گر زیر شخصی را برگزینید که معاملات شما را انجام دهد،کدام یک را انتخاب می کنید؟معامله گر اول شیوه های ساده و متوسطی را برای تحلیل بازار به کار میبرد اما به ساختاری دست یافته است که دچار کج فهمی اطلاعات بازار ،تردید ،توجیه غیر منطقی و امیدواری بی جا نمی شود.معامله گر دوم یک تحلیل گر برجسته است اما هنوز بر اساس ترس هایی عمل می کند که اکثر معامله گران به آن دچارند. در نتیجه دچار مشکلاتی است که معامله گر اولی فارغ از آنهاست.
انتخاب درست باید واضح باشد.معامله گر اول نتایج بهتری با پول شما به دست می آورد.طرز برخورد با بازار از شیوه تحلیل بازار مهم تر است.البته شرایط ایده آل این است که هر دو را داشته باشید اما در واقع آنچه که بیش از هر چیز بدان نیازمندید دستیابی به یک ساختار فکری است.می دانم قبول این نکته برای شما بسیار سخت است ،به خصوص اگر زمان زیادی را صرف مطالعه بازار کرده باشید.
خیلی جالب است که بیشتر معامله گران در ابتدای شروع به کار به شیوه درست فکر کردن،نزدیک هستند.بیشتر مردم معامله گری را با عدم درک خطرات ذاتی آن آغاز می کنند.مخصوصا اگر معامله اول آنها با سود همراه باشد،حتی معامله بعدی را بدون توجه به ضررهای جبران ناپذیر آغاز می کنند.
پیروزی های پی در پی آنها را قانع می کند که هیچ دلیلی برای ترس وجود ندارد و معامله گری یک راه آسان برای رسیدن به سودهای کلان است.این فقدان ترس به حالتی از ذهن منجر می شود که ورزشکاران از آن به عنوان « زون » تعبیر می کنند.
ممکن است شما این حالت را گاهی تجربه کرده باشید.حالتی از ذهن که از هیچ چیز نمی ترسید و تمام عکس العمل های شما غریزی است.شما بدون سنجش سایر شرایط در هر لحظه بهترین کار را انجام می دهید.
بیشتر ورزشکارها به این سطح از عملکرد نمی رسند،زیرا هرگز نمی توانند ترسی که موجب خطا می شود را نادیده بگیرند.ورزشکارانی که از نتایج بدی که ممکن است به بار آید نمی ترسند،معمولا و به صورت کاملا خود جوش وارد «زون» می شوند.به هر حال « زون» حالتی از ذهن است که شما در آن بسیار خلاق هستید و به طور نا خود آگاه بهترین عکس العمل را دارید و درست وقتی که شروع به فکر کردن راجع به فعالیت خود می کنید از آن بیرون می آیید.
با وجود اینکه نمی توانید به زور یا تنها با آرزو کردن وارد«زون» شوید،اما می توانید با پرورش نگرشی مثبت در درون خود ،ذهن تان را به گونه ای تربیت کنید که به سمت «زون » هدایت شود.منظور من از نگرش مثبت در اینجا این است که بپذیرید هر نتیجه ای که کسب می کنید،بازتابی از میزان پیشرفت شماست و تنها کاری که باید انجام بدهید این است که مرتب عملکرد خود را بهبود ببخشید.این همان ویژگی ورزشکاران بزرگ است:یک نگرش مثبت که به آنها اجازه می دهد فراتر از خطاها عمل کنند و موفق باقی بمانند،در حالیکه سایرین در باتلاق انتقاد منفی،تاسف و ترحم بی جا نسبت به خودشان فرو رفته اند.
ادامه مطلب را در پست بعد بخوانید…
