09150566946

تحلیل بنیادی ،تکنیکال یا ذهنی؟ قسمت۱۱

%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B3%DB%B0%DB%B1%DB%B0%DB%B7 %DB%B1%DB%B7%DB%B3%DB%B4%DB%B2%DB%B9 1024x513 - تحلیل بنیادی ،تکنیکال یا ذهنی؟ قسمت۱۱

 

آغاز فصل دوم در ادامه پست های قبلی می خوانیم….

 

در ژانویه ۱۹۹۴ از من خواسته شد در کنفرانسی راجع به معامله گری در شیکاگو که توسط مجله فیوچرز برگزار می شد،شرکت کنم.در زمان استراحت و سر میز ناهار در کنار سردبیر یکی از بزرگترین ناشرین کتب مربوط به معامله گری بودم.گفتگوی ما در مورد این بود که چرا تنها اندکی از مردم در معامله گری موفق هستند،با وجود اینکه بیشتر این افراد ناموفق در سایر امور انسانهایی فاضل و کامل هستند.یکی از نکاتی که ایشان به آن اشاره کردند این بود که بیشتر مردم با تصورات غلطی وارد این کار می شوند.

جذابیت

در اینجا لحظه ای توقف می کنم تا راجع به این موضوع بیندیشیم.قبول دارم که بسیاری از دلایلی که مردم را به معامله گری برمی انگیزد- کار،رضایتمندی،آرزوی قهرمانی،جلب نظر دیگران در صورت موفقیت و حس حقارت از شکست- مشکلاتی را به وجود می آورد که در نهایت مانع از عملکرد خوب معامله گران و موفقیت آنها می شود اما جذابیت اصلی معامله گری خیلی اساسی تر و فراگیرتر ازینهاست.معامله گری فعالیتی است که آزادی نامحدودی در خلاقیت به ما می دهد، آزادی که در بیشتر زندگی خود از آن محروم بودیم.

سردبیر از من پرسید که منظورم چیست؟ توضیح دادم که در معامله گری تقریبا تمام قوانین را خودمان می سازیم.یعنی محدودیت ها و مرزبندی های کمی برای نحوه تفسیر ما وجود دارد.البته یک سری تشریفاتی وجود دارد که مثلا برای اینکه جزء معامله گران ردیف اول باشید باید سرمایه عظیمی داشته باشید، یا این که برای افتتاح حساب در نزد  یک کارگزار باید حداقل موجودی لازم را داشته باشید.اما به محض افتتاح حساب،تشخیص موقعیت ها در بازار و نحوه عمل بر روی آنها تقریبا بدون محدودیت است.

توضیح خود را با یک مثال ادامه دادم.حدود هفت سال پیش در سمیناری شرکت کردم که در آن شخصی محاسبه کرده بود که اگر بازارهای فیوچرز، آپشن و…. را با هم ترکیب کنیم، هشت بیلیون متغیر مختلف خواهیم داشت وحال اگر دیدگاه ها و تعابیر مختلفی که ممکن است معامله گران نسبت به بازار داشته باشند را هم به آن اضافه کنیم تعداد متغیرهای ممکن تقریبا بی نهایت می شود.

سردبیر از من پرسید : پس چرا موقعیتهای این گونه متفاوت منجر به شکست های مشابه می شوند؟ من پاسخ دادم : زیرا این موقعیت ها همراه آزادی های نامحدودی که در نحوه برخورد با آنها وجود دارد به شخصی ارائه می شود که دارای چالش های روانشناختی منحصر به فردی است، چالش هایی که افراد کمی برای مقابله با آنها مجهز هستند یا حتی در بسیاری موارد از وجود آنها ناآگاهند و انسان تا زمانیکه به مشکلی واقف نباشد نمی تواند بر آن غلبه کند.

 

ادامه را در پست بعدی بخوانید.

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *