09150566946

آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی

Fundamental agah01 1024x622 1 - آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی

شاید شنیده باشید که به عنوان شرکتی شرایط بنیادی قوی دارد یا برعکس، در این مطلب می‌خواهیم سعی کنیم بدانیم که شرایط بنیادین شرکت‌های بورسی چیست و اصولاً چرا باید برای تحلیل یک سهم از این عوامل استفاده شود.

از آنجا که بازار بورس یک بازار علمی است و برای انجام فعالیت در آن نیازمند مطالعه و تحلیل هستیم. دو شیوه تحلیلی کلی برای بررسی وضعیت سرمایه‌گذاری بطور کلی وجود دارد که به سرمایه‌گذاران شناخت مناسب و منطقی ارائه می‌دهد. در این مبحث می‌خواهیم به بررسی شیوه تحلیل بنیادی بپردازیم.

در خصوص روش تحلیل تکنیکال، ماهیت و ابزار آن در مطالب مرتبط توضیحات ارائه خواهد شد. در این مطلب سعی داریم مفهوم و اصول اولیه تحلیل بنیادی را شرح دهیم.

عناوینی که در این مطلب توضیح خواهیم داد شامل:

تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیلگر بنیادی کیست؟
چهارچوب تحلیل بنیادی
اهداف تحلیل بنیادی چیست؟
رویکردهای موجود در تحلیل بنیادی
سطوح قابل بررسی در تحلیل بنیادی
آیا این تحلیل به تنهایی برای سرمایه‌گذاری کافی است؟
تحلیل بنیادی بهتر است یا تکنیکال؟
تحلیل بنیادی چه تاثیری در سودآوری سرمایه‌گذار دارد؟
چه کسانی از تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند؟
ابزار تحلیل بنیادی چیست؟
نقاط قوت و ضعف تحلیل بنیادی
نتیجه‌گیری

تحلیل بنیادی چیست؟

فاندامنتال” (Fundamental) در لغت به معنای بنیادی و پایه‌ای است و در علم معاملات بورس اوراق بهادار،  به نوعی تحلیل گفته می‌شود که به بررسی همه جانبه شرکت‌های بورسی در سطح خرد و کلان می‌پردازد. سرمایه‌گذاران در هر بازار اعم از اوراق بهادار، طلا، مسکن و… همواره نیازمند بررسی همه جانبه فرصت‌ها و هزینه‌های سرمایه‌گذاری و روند آینده آن هستند. برای انجام این تحلیل باید از اخبار جهان، وقایع سیاسی و اقتصادی مطلع و  بروز باشیم.

تحلیل بنیادی یک نوع روش تجزیه و تحلیل است که بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورت‌های مالی شرکت‌ها، آمار اقتصاد کلان کشور و عوامل تاثیرگذار بر صنایع مختلف تمرکز دارد؛ لذا در آن خرید و فروش سهام یا هر نوع دارایی، پس از بررسی اطلاعات کامل در خصوص عوامل ذکر شده، صورت می‌گیرد.

در این فرایند با توجه به متغیرهای اقتصادی و غیر اقتصادی خرد و کلان، به بررسی ارزش بنیادین دارایی‌ها و پیش بینی روند آینده آن می‌پردازیم و از این طریق شرکت‌های ارزشمندی را شناسایی می‌کنیم که دارایی‌های با ارزش، ترازنامه قوی و منطقی و همچنین ثبات در روند سودآوری دارند. ارزش سهام یک شرکت با توجه به آینده‌ای که برای رشد آن شرکت پیش بینی می‌شود می‌تواند از ارزش ترازنامه‌ای آن بیشتر یا کمتر باشد.

سرمایه‌گذاران از طریق تحلیل اخبار و بررسی وضعیت عوامل موثر بر بازار، استراتژی خودرا برای ورود یا خروج از آن تعیین می‌کنند. تجزیه و تحلیل به این شیوه زمان و منابع اطلاعاتی بیشتری را نسبت به تحلیل تکنیکال نیاز دارد.

فرضیه تحلیل بنیادی این است که دارایی‌ها، ارزش ذاتی دارند که به وسیله سرمایه‌گذاران قابل برآورد است. این ارزش تابعی از یک سری متغیرهای بنیادی است که ترکیب آنها بازده مورد انتظار و سطح ریسک خرید آن را تعیین می‌کند. ارزش ذاتی که از این طریق برآورد می‌شود، با ارزش جاری مورد مقایسه قرار می‌گیرد. اگر ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی محاسبه شده باشد، زمان خرید آن است.

عواملی که در تحلیل بنیادی بررسی می‌شوند تاثیرشان بر نوسان قیمت زمان‌بر بوده و در بلند مدت اتفاق می‌افتد.

منابع این شیوه تحلیل شامل:

اطلاعات وسیعی از درون شرکت مانند نسبت‌ها و صورت‌های مالی، ظرفیت مورد استفاده، طرح‌های توسعه‌ای و ….
اطلاعات بیرون از شرکت مانند نرخ سودبانکی، تورم، نرخ ارز و ….

تحلیلگر بنیادی کیست؟

agah Fundamental01 1024x1024 1 - آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی

تحلیلگر بنیادی کسی است که ارزش ذاتی سهام یا هر نوع دارایی دیگر را از طریق مطالعه و بررسی عوامل خرد و کلان اقتصادی و غیراقتصادی از جمله: مدیریت شرکت، صورت‌ها و نسبت‌های مالی، وضعیت کلی اقتصاد کشور و وضعیت صنایع مختلف، تعیین می‌کند.
تحلیلگر اخبار و اطلاعات منتشر شده را از نظرتاثیر منفی یا مثبت بر قیمت سهام شرکت، بررسی کرده و با توجه به آن عکس العمل مناسب (خرید و فروش یا انتظار) نشان می‌دهد.
تحلیلگران بنیادی معتقدند قیمت بازار یک سهم، ممکن است با ارزش واقعی آن متفاوت باشد. هدف آنها شناسایی فرصت‌های کسب سود و یا شرایط زیان آور، از طریق ارزیابی ارزش ذاتی و مقایسه آن با قیمت روز سهام است.
تحلیلگر بنیادی فردی است که به بررسی دارایی‌ها، بدهی‌ها، فروش، ساختار سرمایه شرکت، سهم از بازار، عملکرد مدیریت، و مقایسه آن با سایر شرکت‌های مشابه می‌پردازد و در نهایت ارزش واقعی سهام را تخمین می‌زند. در این بررسی عوامل خرد و کلان اقتصادی و غیراقتصادی نیز ارزیابی می‌شوند. کاری که یک تحلیلگر انجام می‌دهد این است که علت و چرایی تغییرات قیمت را کشف می‌کند.

تحلیلگران بنیادی به چه اصولی اعتقاد دارند:

  • قیمت بازار دارایی ممکن است با قیمت واقعی آن متفاوت باشد. با کشف قیمت واقعی می‌توان برای ورود به سرمایه‌گذاری تصمیم گرفت. قیمت بازار یک دارایی هر قدر هم با ارزش ذاتی آن متفاوت باشد، باز هم به سمت آن میل پیدا می‌کند . اگر ارزش ذاتی برآورد شده از ارزش بازار دارایی کمتر باشد، به این معنی است که دارایی با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی خود در بازار معامله می‌شود و در میان مدت به سمت ارزش واقعی میل کرده و کاهش می‌یابد. لذا موقعیت خروج از سرمایه‌گذاری است.
    اما چنانچه قیمت ذاتی دارایی بیشتر از قیمت بازار باشد، قیمت دارایی در میان مدت به سمت قیمت واقعی خود میل کرده و افزایش می‌یابد. در نتیجه فرصت برای ورود به سرمایه‌گذاری مناسب است. با در نظر داشتن این اصل و همچنین  درنظرگرفتن وضعیت اقتصادی کشور و عوامل تاثیرگذار بر صنایع مختلف و شرکت‌های موجود، می‌توانیم ارزش آتی دارایی را پیش‌بینی کنیم.
  • ارزش واقعی(ذاتی) سهام یا دارایی، ناشی از سودآوری آن است. ملاک تعیین آن، عواملی نظیر: تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی شرکت، پیش بینی مدیریت برای چند سال آینده شرکت و تاثیر عوامل سیاسی و اقتصادی بر عرضه و تقاضا است. تحلیلگران بنیادی معتقدند اگر اقتصاد یک کشور قوی باشد، پول آن کشور قوی است و راه برای سرمایه‌گذاری در آن باز است. بنابراین سهامداران پس از انجام این بررسی‌ها به خرید و یا فروش سهام اقدام می‌کنند.
  • ملاک تحلیلگران بنیادی، مقایسه اطلاعات درون و بیرون شرکت‌های مختلفی است که در یک صنعت فعالیت می‌کنند و بر اساس این قیاس، نسبت به خرید سهام یک شرکت اقدام می‌کنند.

تفاوت تحلیلگر بنیادی با تحلیلگر تکنیکال

درخصوص تفاوت‌ها و شباهت‌های این دو تحلیل پیشتر توضیحات مفصلی ارائه شده است. اما بطور خلاصه تحلیلگر بنیادی معتقد است، با مطالعه و بررسی عواملی مثل عواید، محصولات، عملکرد مدیریت، صورت‌های مالی و سایر عوامل بنیادی می‌توان ارزش حقیقی دارایی را به‌دست آورد. در مقابل تحلیلگران تکنیکال با استفاده از ابزار فنی مختلف مانند نمودارها، ارزش دارایی را برآورد می‌کنند. این گروه (تکنیکالیست‌ها) معتقدند تحلیل‌های بنیادی روش‌ طولانی و دشواری است که برای سرمایه‌گذاران با دیدگاه بلند مدت کاربرد بیشتری دارد.

چهارچوب تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی، اقتصاد و بازار را با توجه به عوامل کلان تاثیرگذار بر آن‌ها، به عنوان یک کل بررسی می‌کنند. در ابعاد محدودتر، صنایع و بخش‌های مختلف بر اساس عوامل تاثیرگذار و چشم انداز آینده، بررسی می‌شوند. در حوزه تخصصی و کوچک‌تر، به بررسی شرکت‌های موجود در صنعت و تجزیه و تحلیل صورت‌ها و نسبت‌های مالی مختلف در آنها می‌پردازند.

اهداف تحلیل بنیادی چیست؟

هدف تحلیل بنیادی یافتن ارزش ذاتی یک دارایی است. همانطور که می‌دانیم ارزش ذاتی یک دارایی با ارزش بازار (ارزشی که در حال حاضر در بازار مورد معامله قرار می‌گیرد) متفاوت است. هدف کشف قیمت واقعی سهام یا دارایی و بررسی میزان تفاوت آن با ارزش مورد معامله است.
اگر ارزش بازار یک سهم بیش از ارزش واقعی آن باشد، تحلیل بنیادی می‌گوید سهام با ارزشی بیشتر از آنچه واقعیت دارد معامله می‌شود و تصمیم به فروش آن منطقی است. اما اگر ارزش ذاتی از ارزش بازار بیشتر باشد، سهم با قیمتی کمتر از ارزش واقعی معامله می‌شود و در این زمان تصمیم به خرید مناسب است.

از دید کلی‌تر اهداف تحلیلگران ینبادی را به ۳ گروه می‌توان تفکیک کرد؛

۱- تعیین ارزش فعلی سهام یا دارایی مورد نظر و پیش بینی روند آینده آن و مقایسه ارزش واقعی با ارزش مورد معامله.
۲- ارزیابی و بررسی عملکرد شرکت‌ها.
۳- ارزیابی عملکرد داخلی شرکت و همچنین ریسک‌هایی که سرمایه گذاری در آن به دنبال دارد.

رویکردهای موجود در تحلیل بنیادی

در انجام تحلیل بنیادی ۴ مرحله اساسی وجود دارد:

  • بررسی وضعیت کلی اقتصاد کشور
  • بررسی وضعیت صنعت
  • بررسی وضعیت شرکت
  • ارزشگذاری سهام شرکت

نکته: با توجه به اینکه کدام‌یک از مراحل فوق نقطه آغاز تحلیل است، ۲ رویکرد کلی برای آن وجود دارد.

 دیدگاه کل به جز (از بالا به پایین):

 

در این رویکرد، تحلیلگر ابتدا به بررسی وضعیت کلی اقتصاد کشور و عوامل کلان تاثیرگذار بر آن (اقتصادی یا غیر اقتصادی) می پردازد. سپس به سمت تحلیل صنایع و حوزه های تخصصی‌تر سرمایه‌گذاری رفته و عوامل تاثیر گذار بر بازار و صنایع مختلف را بررسی می‌کند. اطلاعات حاصل از این بررسی‌ها  نسبی است و تحلیلگر با توجه به عوامل تاثیرگذار بر صنایع مختلف، آن‌ها را با یکدیگر مقایسه می‌کند. در بخش نهایی تحلیلگر به بررسی وضعیت مالی شرکت‌ها و ریسک سرمایه گذاری در آنها می پردازد. در این قسمت عوامل درونی و بیرونی که بر عملکرد شرکت، بازار محصول، مدیریت و آیتم‌های موجود در صورت‌های مالی آن تاثیرگذار است، بررسی و با هم مقایسه می‌شوند.
اطلاعات این بخش از تحلیل نیز مقایسه‌ای و نسبی بوده و تحلیلگر وضعیت شرکت‌ها را با یکدیگر مقایسه می‌کند. باید توجه داشت شرکت‌های موجود در یک صنعت باید مورد مقایسه قرار گیرند. به عنوان مثال یک شرکت مخابراتی را نمی‌توان با یک شرکت نفتی مقایسه کنیم. در نهایت ارزش واقعی سهام شرکت محاسبه می‌شود.

 دیدگاه جز به کل (پایین به بالا):

در این دیدگاه، تحلیلگر ابتدا فهرستی از شرکت‌های دارای پتانسیل، تهیه کرده و سپس معیارهایی را بررسی می‌کند ؛ نظیر: نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E)، صورت‌ها و نسبت‌های مالی، گزارش حسابرسین، سود تقسیمی، رشد سود و رشد شرکت، نقدینگی شرکت، اخبار و اطلاعات درون شرکتی و ارزش سهام. شرکتی که صورت‌های مالی منطقی‌تر و شرایط مناسب‌تری برای سرمایه‌گذای دارد، انتخاب می‌شود.  بعد از انتخاب شرکت، به بررسی وضعیت صنعتی که شرکت در آن فعالیت دارد می‌پردازیم. نرخ رشد صنعت، جایگاه صنعت در اقتصاد کشور، چرخه عمر صنعت و … عواملی هستند که در بررسی وضعیت یک صنعت باید تحلیل شوند.
پس از آنکه صنعت مورد نظر بررسی شد و در صورت صلاح بودن سرمایه‌گذاری در آن، به بررسی در ابعاد وسیع‌تر در بخش اقتصاد کلان کشور می‌پردازیم. در این قسمت با ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر وضعیت کلی اقتصاد را ارزیابی می‌کنیم؛ نظیر: تورم، رکود، نرخ بیکاری، منطقی بودن یا نبودن سرمایه‌گذاری در شرایط فعلی و….

با توجه به اینکه هدف تحلیلگر چیست، یکی از دیدگاه های موجود را انتخاب می‌کند.

دو نکته که باید مدنظر قرار داد:

  • در هر یک از رویکردهای ذکر شده، اطلاعات مورد بررسی نسبی هستند. یعنی بخش‌های صنعتی با یکدیگر و اطلاعات هر شرکت نسبت به شرکت‌های مشابه دیگر مقایسه می‌شود.
  • شرکت‌هایی را که مقایسه می‌کنیم، باید در یک حوزه صنعتی فعال باشند.

سطوح قابل بررسی در تحلیل بنیادی

عواملی که در تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار می‌گیرد به‌صورت کلی در چهار سطح تقسیم می‌شود: کشور، صنعت، شرکت و سهام. لذا تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری با توجه به شرایطی صورت می‌گیرد، این شرایط عبارت است از:

 شرایط کلی اقتصاد (با در نظر گرفتن عواملی مثل نرخ بهره، بیکاری، تورم، ….)
 عوامل تاثیر گذار بر صنعت و چشم‌انداز آینده آن
 وضعیت مالی شرکت و ارزش سهام آن

آیا این تحلیل به تنهایی برای سرمایه‌گذاری کافی است؟

agah Fundamental02 - آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادیسوال بسیاری از سرمایه‌گذاران این است که: برای انتخاب سرمایه‌گذاری خود از تحلیل بنیادی استفاده کنیم یا تحلیل تکنیکال؟ آیا تحلیل بنیادی به تنهایی کافی است؟
برای یک پیش بینی مناسب و منطقی به منظور ورود به سرمایه گذاری خاص، استفاده نسبی از تحلیل تکنیکال و بنیادی توصیه می‌شود. همانطور که می‌دانیم تحلیل تکنیکال با توجه به روند گذشته سهام و نمودارهای متعدد، به پیش بینی وضعیت آینده می پردازد. تحلیل بنیادی با توجه به عوامل بنیادی خرد و کلان مثل نرخ بهره، صورت‌های مالی شرکت‌ها، وضعیت صنعت و کشور، قیمت آینده سهم را پیش بینی می‌کند.

برای پیش بینی نزدیک به واقعیت ارزش یک سهام یا دارایی، توجه به عوامل تاثیرگذار در هر دو نوع تحلیل منطقی به نظر می‌رسد. به‌عنوان مثال زمانی که نمودارهای تکنیکالی یک سهم، آینده آن را صعودی تشخیص می‌دهند، با تغییر نرخ بهره که جزو عوامل بنیادی تحلیل ارزش سهام است، روند آینده سهام می‌تواند دچار تغییر شود و حتی کاهش یابد. در صورتی که تنها با تکیه بر نمودار تکنیکال سهام، روند صعودی پیش بینی شده است.

از سوی دیگر، تحلیل بنیادی بیشتر شامل عواملی است که تاثیر آنها بر نوسانات قیمت، اغلب در بلند مدت اتفاق می‌افتد.از آنجایی‌که این شیوه تحلیلی نسبت به تکنیکال زمان‌برتر است و همراه با جمع‌آوری طیف گسترده‌ اطلاعات از منابع مختلف صورت می‌گیرد، لذا برای سرمایه‌گذاران با دیدگاه کوتاه مدت این شیوه تحلیلی مناسب نیست. تحلیل بنیادی در کنار تحلیل تکنیکال برای سرمایه‌گذاران با دیدگاه‌های زمانی مختلف کاربردی است.

تحلیل تکنیکال بهتر است یا بنیادی؟

در بازار سهام ایران، استفاده از هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال رایج است. در کنار تحلیل بنیادی که به بررسی عوامل درونی و برونیِ بنیادیِ تاثیرگذار بر سهم می‌پردازد، تحلیل تکنیکال به‌عنوان ابزاری در جهت تشخیص دقیق‌تر حد ضرر و سود، توصیه می‌شود.  این دو نوع تحلیل از نظر افق زمانی تحلیلگر،  با هم متفاوت هستند؛ اما در کنار هم می‌توانند دید جامعی به سرمایه‌گذار ارائه بدهد.

افق زمانی تحلیل بنیادی، میان مدت تا بلند مدت است. در نتیجه این تحلیل می‌تواند ارزیابی صحیحی از ارزش بنیادی یک سهم و روند آینده آن بدست دهد. اما در کوتاه مدت ممکن است مسیر حرکت قیمتی سهام، مغایر با نتایج تحلیل بنیادی باشد. با این وجود می‌توان  اطمینان داشت ارزش سهم در یک دوره زمانی به سمت ارزش ذاتی محاسبه شده، تمایل پیدا می‌کند. بنابراین معامله‌گران و سرمایه‌گذاران با دیدگاه بلند مدت و میان مدت (که استراتژی خرید و نگهداری را در پیش دارند)، با استفاده از تحلیل بنیادی می‌توانند تصمیم‌گیری نمایند. اما برای سرمایه‌گذاران که دیدگاه کوتاه مدت دارند یا به عنوان نوسان‌گیری (این روش معامله به سرمایه‌گذاران توصیه نمی‌شود) در بازار فعالیت می‌کنند، تحلیل تکنیکال توصیه می‌شود.

برای آنکه معامله‌گر موفقی باشیم باید تحلیل تکنیکال و بنیادی را در کنار هم داشته باشیم.

 

تحلیل بنیادی چه تاثیری در سودآوری سرمایه‌گذار دارد؟

یاتوجه به اینکه مبنای تحلیل بنیادی توجیه تغییرات قیمت بر اساس عوامل و علت‌های اقتصادی و پایه‌ای است، نتایج آن در هر سطحی که انجام شود، بر مبنای رخدادهای واقعی خواهد بود. معامله‌گر با تحلیل اخبار دنیای واقعی، طبقه‌بندی آنها و تعیین الویت و اثرگذاری آنها، روند قیمت را در آینده پیش بینی کرده و در خصوص نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری، تصمیم‌گیری می‌کند.

چه کسانی از تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند؟

استفاده‌کنندگان از نتایج تحلیل بنیادی را می‌توان به‌صورت زیر طبقه‌بندی کرد:

سرمایه‌گذاران و سهامداران
بستانکاران
افراد طرف معامله‌ شرکت
اعتباردهندگان، مدیران شرکت
سرمایه‌گذاران
فعالان بازار اوراق بهادار
فعالان بازارهای موازی
ارائه‌دهندگان تسهیلات

ابزار تحلیل بنیادی چیست؟

اخبار، گزارشات، شایعات، اطلاعات منتشره در سایت‌های رسمی سازمان بورس، اطلاعیه‌ها، تصمیمات مجامع و… ابزار مورد استفاده در تحلیل بنیادی شامل محسوب می‌شود که می‌توان آن‌ها را در دوگروه کلی ابزاراقتصادی و ابزار مالی طبقه بندی کرد.

 ابزار اقتصادی:

این ابزار در دو سطح خرد و کلان استفاده می‌شود.  ابزار اقتصادی در سطح خرد رفتار تولیدکننده و مصرف کننده را بررسی می‌کند و سعی بر این دارد، روند آینده درآمدزایی شرکت و حتی صنعت را بررسی کند. در سطح کلان عوامل وسیع‌تر پولی و مالی و تاثیر آن‌ها بر سودآوری صنایع مختلف و درنتیجه وضعیت آینده قیمت سهام شرکت بررسی می‌شود.

 ابزار مالی:

این ابزار به منظور جمع‌آوری اطلاعات درون شرکتی و محاسبه ارزش واقعی سهام، استفاده می‌شود. از جمله آن می‌توان به صورت‌ها و گزارش‌های مالی شرکت‌ها و صنایع، نسبت‌های مالی و بازار، درآمد سالانه، سهم از بازار، ارزش‌گذاری سهام و دارایی‌ها و …  اشاره کرد.

نقاط قوت و ضعف تحلیل بنیادی

 نقاط قوت:

  • تحلیل بنیادی برای انجام سرمایه‌گذاری با دیدگاه بلند مدت کارایی مناسبی دارد.
  • این شیوه تحلیل با تکیه بر اطلاعات مالی شرکت‌ها و رخدادهای واقعی، بینش صحیحی از شرکت‌های ارزشمند ارائه می‌دهد.
  • تحلیل فاندامنتال، محرک‌های کلیدی درآمد و سود شرکت‌ها را بررسی کرده و دیدگاه تحلیلی جامعی به سرمایه‌گذاران می‌دهد.
  • تحلیل بنیادی به دلیل تفکیک صنایع مختلف، درک مناسبی از گروه‌بندی سهام شرکت‌های متعدد با توجه به حوزه فعالیتشان به سرمایه‌گذاران ارائه می‌دهد. از آنجا که سهام شرکت‌ها عموماً حرکت‌های گروهی دارند، این شیوه، نگرش صحیحی به سرمایه‌گذار می‌دهد.

 نقاط ضعف :

  • این شیوه تجزیه و تحلیل، بینش صحیح و کاملی از وضعیت اقتصاد، صنایع و شرکت‌ها به دست می‌دهد. اما گاه این بررسی آنقدر زمان‌بر می‌شود که ممکن است نتیجه تحلیل تهیه شده،  به دلیل گذشت زمان منسوخ شود.
  • در تعیین ارزش ذاتی سهام، مفروضات و ضرایب خاصی که تاثیر عوامل مورد بررسی را نشان می‌دهد دخالت دارند. این مفروضات و ضرایب در روشهای مختلف ارزشگذاری متفاوت بوده و کاملاً تحت تاثیر نگرش تحلیلگر قرار دارد. بر همین اساس اکثر تحلیلگران بنیادی با تغییر این مفروضات، ارزشگذاری دارایی را در حالت‌های متعدد شامل خوش بینانه و بدبینانه مطرح می‌کنند.
  • برخی از تحلیلگران گرایش خود به خرید یا فروش را در تحلیل تاثیر داده و سرمایه‌گذاران را به سمت خاصی سوق می‌دهند.
  • در شیوه تحلیل بنیادی حجم بسیار زیادی از اطلاعات جمع آوری می‌شود که این امر به زمان و نیروی زیادی نیاز دارد.
  • این تحلیل در کوتاه مدت معمولاً تاثیر گذار نبوده و برای سرمایه‌گذاری میان مدت و بلند مدت بیشتر کارایی دارد.

 

نتیجه‌گیری

 برای معامله در بازار سرمایه ایران، سرمایه‌گذاران نیاز به فراگیری اصول تحلیل برای معاملات خود هستند. تحلیل بنیادی یا فاندامنتال روشی است برای سرمایه‌گذارانی که اغلب دید بلندمدت یا میان‌مدت دارند. این نوع تحلیل اصول و ضوابطی دارد که قصد داریم در سلسله مطالب تحلیل بنیادی به آن بپردازیم. در این مطلب به طور مختصر با مفاهیم اولیه تحلیل بنیادی آشنا شدیم. مفاهیمی نظیر: معنی تحلیل بنیادی، تحلیلگر بنیادی، چهارچوب تحلیل بنیادی، سطوح قابل بررسی در این تحلیل و…. تحلیل بنیادی نقاط ضعف و قوتی دارد که لازم است ضمن دقت به این نقاط ضعف و قوت، از آن در کنار تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.

 

نظرات و سوالاتتون رو با ما درمیان بگذارید

موسسه سبز اندیشان ویراسرمایه

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *