09150566946

تحلیل بنیادی،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت۸

در ادمه پست قبل بخوانید…

 

 

%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B3%DB%B0%DB%B1%DB%B0%DB%B7 %DB%B1%DB%B7%DB%B3%DB%B4%DB%B1%DB%B5 scaled - تحلیل بنیادی،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت۸

 

بازار در مورد روش های منحصر به فردی که هر یک از ما در تفسیر اظلاعات و در نتیجه اعمال تصمیمات مان داریم،هیچ قدرتی ندارد.تمام خطاهایی که ذکر کردم نتیجه چیزی است که من آن را «رویکرد و دیدگاه معیوب در معامله»می نامم.رویکردهای معیوبی که به جای افزایش اعتماد به نفس ترس را افزایش می دهند.

فکر نمی کنم بتوانم تفاوت بین فاتحان همیشه بازار و سایر معامله گران را ساده تر از این بیان کنم:معامله گران برتر نمی ترسند.آنها نمی ترسند زیرا آن قدر ذهن خود را انعطاف پذیر کرده اند که بدون توجه به هیچ چیز دیگری فقط به اطلاعاتی که بازار به آنها می دهد می اندیشند و این اطلاعات را با توجه به رویکرد و دیدگاهی که نسبت به بازار دارند ،تفسیر می کنند.در همان لحظه ای که معامله گران برتر بدون ترس عمل می کنند سایرین در ترس و هراس قرار دارند.

اکنون ممکن است با خود بگویید « من از این دلایل سر در نمی آورم  .تنها چیزی که می دانم این است که همیشه فکر می کردم باید تا حد منطقی و معقول از بازار ترسید» بازهم می گویم این فرض شما منطقی و قابل قبول است .اما زمانی که همین فرض وارد معامله گری می شود ،این ترس علیه شما عمل می کند،به صورتی که خیلی از چیزهایی که از آنها می ترسید واقعا برایتان اتفاق می افتد.اگر می ترسید اشتباه کنید ،همین ترس باعث می شود که تعبیری که از بازار دارید دچار اشکال شده و در نتیجه واقعا اشتباه کنید.

زمانی که نسبت به هر چیزی بیمناک هستید ،هیچ موقعیتی نخواهید داشت.نمی توانید موقعیتی بیابید یا روی موقعیت هایی که شناسایی کرده اید به درستی عمل کنید زیرا ترس باعث کندی و بی تحرکی می شود.ترس به طور فیزیکی پاهای ما را فلج می کند و به صورت ذهنی موجب می شود تمام توجه خود را روی آن متمرکز کنیم.

این بدان معناست که فکر کردن راجع به سایر موقعیت ها و اطلاعات موجود در بازار برای ما غیر ممکن می شود و علی رغم تمام اطلاعاتی که داریم نمی توانیم بازار را به خوبی تحلیل کنیم و موقعیت از دست می رود.آن زمان است که با خود می گوییم « می دانستم ولی چرا در آن لحطه نتوانستم خوب تصمیم بگیرم »یا «چرا نتوانستم روی این موقعیت بهتر عمل کنم؟»

درک این مساله سخت است که بسیاری از مشکلات ما تمایلات نامناسب ما می باشد.همین موضوع است که ترس را تا این حد جانکاه می کند.الگوهای فکری ناشی از شیوه طبیعی تفکری که با آن پرورش یافته ایم،معاملات ما را تحت تاثیر قرار می دهند.این افکار آن چنان با تار و پود ما تنیده شده اند که به سختی باور می کنیم مشکلاتی که در معامله گری داریم ناشی از همین طرز تفکر است و به خاطر همین است که تمام  سختی ها و سردرگمی ها و نارضایتی ها را نه از طرز فکر خود بلکه از جانب بازار می دانیم.

آشکار است که این موارد  انتزاعی  هستند و هیچ معامله گری خود را با آنها مشغول نمی کند. در صورتی که درک ارتباط بین عقاید و تمایلات آن قدر برای معامله گری مهم است که یاد گرفتن طرز صحیح بدست گرفتن چوب گلف در ورزش گلف.

ادامه مطلب را در پست بعد بخوانید.

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *