09150566946

تحلیل بنیادی،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت۴۱

در ادامه قسمت قبل بخوانید….

پذیرش و یادگیری

باید مراقب باشیم که فرآیند ذخیره اطلاعات را با فرآیند یادگیری اشتباه نگیریم.یادگیری و آگاه بودن از آنچه می توان آموخت،تنها تابعی از توانایی ذخیره سازی نیست زیرا اگر این گونه بود،همه چیز دان بودیم.عامل بازدارنده چیست؟پاسخ این سوال ریشه در این موضوع دارد که خاطرات،تمایزات و عقاید ما به شکل انرژی هستند.هرچیزی به صورت انرژی باشد،می تواند نیرویی بر ما اعمال کند و این دقیقا همان کاری است که حافظه،تمایزات و عقاید ما انجام می دهند.

آنها به عنوان نیرویی از درون بر روی حواس ما تاثیر می گذارند و هر آنچه را بخواهند از محیط بیرون دریافت می کنند و نه لزوما تمام واقعیت هایی را که در محیط بیرون وجود دارد.منظورم این است که در هر لحظه میلیون ها جزء اطلاعات در محیط پیرامون ما وجود دارد و البته از لحاظ فیزیکی برای دریافت همه آنها محدودیت هایی داریم.

برای مثال چشم های ما محدوده هایی از طول موج را نمی تواند ببیند یا گوش ما فرکانس های خاصی را نمی شنود.به عبارت دیگر طیفی از این اطلاعات فرای درک فیزیکی ما هستند.اما در مورد باقی اطلاعاتی که توسط محیط تولید می شود چطور؟آیا ما تمام ویژگی ها و خصوصیات موجود در محیط را می چشیم،بو می کنیم،میبینیم و … البته که نه!انرژی درونی ما نیز مانند همان خصوصیات فیزیکی مان اطلاعات را دسته بندی می کند.اکنون اگر کمی راجع به مطالبی که گفتم بیندیشید،مساله را می فهمید.برای مثال محیط بیرون به شیوه های متنوعی خود را عرضه می کند اما ما به دلیل اینکه روشهای درک آن را نیاموخته ایم،نمی توانیم اطلاعات عرضه شده را به طوور کامل دریافت کنیم.

توضیح این موضوع آسان است.اولین دفعه ای که نمودار قیمت ها را دیدید،به خاطر بیاورید. چه چیزی مشاهده کردید؟و چه چیزی دریافت کردید؟بدون هیچ پیشینه قبلی مطمئنم که به نظرتان یک سری خط بی معنی آمده است.ولی اکنون مانند بیشتر معامله گران با دیدن نمودارها ویژگی ها و رفتار های بازار را مشاهده می کنید که متاثر از معامله گرانی است که در آن وجود دارند.در شروع کار نمودارها یک سری اطلاعات همسان را نمایش می دادند که موجب سردرگمی می شد.

کم کم شما یاد گرفتید بین اطلاعات تمایز قائل شوید مانند روند یا خطوط روند ،حمایت و مقاومت ،عدم حرکت،نقاط بازگشت و…شما آموخته اید که هر کدام از این فاکتورها نمایانگر یک موقعیت در بازار است که یک سری از نیازها،اهداف و آرزوهای مشخصی را تامین می کند.اکنون هر فاکتوری معنی خاص خودش را دارد و به نسبت خود دارای اهمیت می باشد.

حال می خواهم از تخیل خود کمک بگیرید و اکنون که دارای قدرت تمایز باشید،اولین باری را که نمودار قیمت ها را مشاهده کردید،به خاطر بیاورید.نمودار بی مفهوم و یک شکل قیمت ها برای شما تبدیل به یک سری خطوط متفاوت و دارای معنی است که هر کدام در درون خود یک موقعیت دارند.

هر چیزی که اکنون می بینید آن زمان نیز وجود داشت،علاوه بر این،قابل دریافت بود ولی اکنون آنچه که باعث می شود اطلاعات را دریافت کنید همین انرژی ساخت یافته درونی و دانشی است که کسب کرده اید.این انرژی درونی به عنوان محرکی بر روی چشم های شما عمل میکند تا قادر به تشخیص موقعیت ها باشید.یعنی عدم وجود این انرژی در ابتدا موجب نامرئی شدن موقعیت ها شده بود.علاوه بر این اگر نیاموخته باشید که اطلاعات را به خوبی دسته بندی کنید هنوز بسیاری از موقعیت ها برای شما نامرئی است.

اغلب ما تا زمانی که راجع به چیزی نیاموخته باشیم قادر به دریافت آن نیستیم و تا زمانی هم که چیزی را دریافت نکرده باشیم،نمی توانیم راجع به آن بیاموزیم.در اینجا یک حلقه بسته وجود دارد.این حلقه در تمام انسانها وجود دارد،زیرا عملکرد طبیعی مغز این گونه است.همه این جمله را شنیده اید:«مردم آن چیزی را میبینیند که می خواهند ببینند.»

ادامه مطلب را در قسمت بعد بخوانید….

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *