09150566946

تحلیل بنیادی،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت۲

%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B2%DB%B1%DB%B2%DB%B2%DB%B8 %DB%B1%DB%B6%DB%B5%DB%B2%DB%B4%DB%B2 780x1024 - تحلیل بنیادی،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت۲

تغییر روش به تحلیل تکنیکال

 

تحلیل تکنیکال زمانی ظاهر شد که بازارهای مبادلاتی سازمان یافته ای بوجود آمدند.اما معامله گران تا اواخر دهه ۷۰ یا اوایل ۸۰ آن را به عنوان ابزاری مناسب برای کسب پول نپذیرفتند.اکنون یک تحلیل گر تکنیکال می داند که جریان اصلی بازار رادر اختیار دارد.

در یک روز، هفته یا ماه مشخص تعداد مشخصی معامله گر هستند که وارد بازار می شوند.این افراد به منظور کسب سود،معاملات مشخصی را بارها و بارها انجام می دهند.به عبارت دیگر این اشخاص الگوهای رفتاری را به وجود می آورند و گروهی از اشخاص که با یکدیگر و بر یک مبنای ثابت کار می کنند یک الگوی جمعی را بوجود می آورند.این الگوهای رفتاری قابل مشاهده و سنجش هستند و به صورت آماری تکرار می شوند.

تحلیل تکنیکال شیوه ای است که این الگوهای رفتاری را در الگوهای قابل تشخیصی سازماندهی می کند،که در نتیجه با استفاده از آنها می توان احتمال وقوع بیشتر یک احتمال بردیگری را حدس زد.در واقع تحلیل تکنیکال این امکان را به وجود می آورد که وارد ذهن بازار شوید و ببینید که چه چیزی با توجه به الگوهای رفتاری بازار محتمل تر است.

تحلیل تکنیکال ،بهتر از تحلیل بنیادی عمل می کند.زیرا تمرکز معامله گر بر این است که بازار با توجه به رفتار گذشته خود چگونه عمل می کند،نه اینکه بر اساس معادلات ریاضی چگونه باید عمل کند.به عبارت دیگر تحلیل بنیادی موجب بروز وضعیتی می شود که من آن را “شکاف واقعیت” می نامم.در واقع بین آن «چیزی که باید باشد» و «چیزی که واقعا هست» یک شکاف ایجاد می کند.شکاف واقعیت باعث می شود از انجام بسیاری از معاملات عاجز باشیم،به جز اندکی معامات دراز مدت که آنها نیز به ندرت قابل بهره برداری هستند.

در مقایسه ،تحلیل تکنیکال نه تنها این شکاف را می پوشاند بلکه موقعیت های تقریبا بی شماری را برای کسب سود فراهم می کند.به عبارت دیگر تحلیل تکنیکال بازار را به جریان بی پایانی از موقعیت ها تبدیل می کند.

ادامه مطلب را در پست تحلیل بنیادی،تکنیکال یا ذهنی قسمت۳ بخوانید.

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *