09150566946

تحلیل بنیادی ،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت ۳۹

در ادامه قسمت قبل بخوانید…

 

%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B3%DB%B0%DB%B4%DB%B0%DB%B8 %DB%B1%DB%B7%DB%B2%DB%B6%DB%B0%DB%B1 - تحلیل بنیادی ،تکنیکال یا ذهنی؟قسمت ۳۹

 

یکی از اهداف اولیه این کتاب این است که به شما آموزش دهد،برداشتی خالی از احساس از بازار داشته باشید.بازار اطلاعات خشنود کننده یا دردناک تولید نمیکند.از دیدگاه بازار،آنها فقط اطلاعات هستند.علی رغم اینکه به نظر می رسد این بازار است که موجب خشنودی یا غم شما می شود،باید بگویم که این چهارچوب ذهنی شماست که نحوه تفسیرتان از این اطلاعات را تعیین می کند.حرفه ای ها هیچ رنجشی از بازار ندارند در نتیجه تهدیدی هم برای آنها وجود ندارد.اگر تهدیدی وجود نداشته باشد چیزی هم برای دفاع وجود ندارد.حضور مکانیزم دفاعی اگاهانه برای غلبه بر تهدید،وجود ندارد.این همان نکته ای است که حرفه ای ها می بینند و انجام می دهند ولی برای سایرین رمزآلود است.آنها در جریان قرار دارند زیرا جریان بی پایان موقعیت ها را دریافته اند و زمانی که در جریان نباشند حتی در بهترین موقعیت ها هم معامله نمی کنند.

اگر هدف شما این است که مانند حرفه ای ها معامله کنید باید قادر باشید بازار را با دیدگاهی هدفمندانه و بدون هیچ تحریفی بنگرید.باید بدون هیچ مقاومت یا درنگی عمل کنید و مهارت لازم را برای غلبه بر تاثیرات منفی ناشی از اعتماد به نفس بیش از حد یا نارضایتی داشته باشید. در اصل،هدف شما باید ایجاد حالت ذهنی منحصر به فرد یک معامله گر،باشد.وقتی این هدف را کامل کنید سایر موارد دیگری که به موفقیت شما در معامله گری مربوط می شود،سرجای خود قرار میگیرند.در این کتاب به منظور یاری کردن شما برای رسیدن به این هدف شیوه هایی می آموزم که با تعریف مجدد نحوه ارتباط خودتان با بازار ،هیچ پتانسیلی برای تهدید آمیز قلمداد کردن بازار در شما وجود نداشته باشد.

منظور من از تعریف مجدد این است که با یک چارچوب ذهنی جدید به جای درگیر شدن به مسائل عاطفی بر روی موقعیت های موجود در بازار تمرکز کنید.

نرم افزار ذهن خود را اشکال زدایی کنید

به عبارت دیگر ما می خواهیم خظاهای موجود در کد نرم افزاری ذهن خود را اصلاح کرده و سر عقل بیاییم.برای انجام این کار به صورت موثر باید طبیعت انرژی ذهنی را بفهمیم و از آن برای تغییر دیدگاهی که موجب ایجاد پاسخ های منفی ،ناخواسته و احساساتی در مورد بازار می شود،استفاده کنیم.مطالب زیادی برای آموختن وجود دارد اما فکر می کنم در نهایت با دیدن اینکه چگونه یک تغییر ساده موجب تحولی شگرف درنتایج معامله گری شما می شود،شگفت رده خواهید شد.فرآیند معامله گری با درک موقعیت های انجام معامله آغاز می شود.بدون درک یک موقعیت دلیلی برای معامله گری وجود ندارد.بنابراین فکر میکنم بسیار بجاست که بررسی انرژی ذهنی خود را با شکستن و تشریح فرآیند درک آغاز کنیم.عوامل بنیادین و موثر درک چیست؟چه فاکتورهایی درک ما را از بازار و یا نوع روابط ما با آنچه موجود است را بیان می کنند؟چگونه درک ما با آنچه مبینیم،مرتبط می شود؟

احتمالا ساده ترین راه برای فهمیدن عوامل بنیادین درک و پاسخ به این سوالات این است که همه عوامل یا به عبارتی همه نیروها را در نظر بگیریم.نیروهایی که با خصوصیات و ویژگی هایی که تولید می کنند،از یکدیگر متمایز می شوند.هر چیزی در خارج از بدن ما تمام گیاهان،تمام گونه های موجود در اطراف ما و تمام چیزهای وابسته به این کره خاکی و پدیده هایی مانند شرایط آب و هوایی،زمین لرزه ها و فوران های آتشفشانی ،تمام مواد فیزیکی فعال و غیر فعال و تمام پدیده های غیر جسمانی مانند نور،صدا ،ماکروویو و تشعشعاتی که در طبیعت وجود دارد،اطلاعاتی را تولید می کنند.این اطلاعات مانند یک نیرو بر حواس پنجگانه ما تاثیر می گذارند.قبل از اینکه دورتر برویم ،توجه کنید که من واژه تولید کردن را در مورد تمام موجودات استفاده کردم که دلالت بر این دارد که تمام موجودات اعم از جاندار و بی جان در حالتی فعال قرار دارند.

برای اینکه منطورم را از این انتخاب روشن تر بیان کنم ،بیایید یک صخره را به عنوان یک مثال ساده در نظر بگیریم.صخره یک موجود بی جان است که از اتمها و مولکول هایی تشکیل شده است که در کنار یکدیگر نمایانگر یک صخره هستند.من می توانم از واژه نمایانگر که یک واژه فعال است استفاده کنم زیرا اتمها و مولکول هایی که صخره را می سازند دائما در حرکت هستند بنابراین با وجود اینکه صخره فعال به نظر نمیرسد مگر در مفاهیم بسیار انتزاعی ،ویژگی ها و خصوصیاتی دارد که مانند یک نیرو روی حواس ما تاثیر می گذارد و باعث می شود که تمایزی در طبیعت وجودی آن قائل شویم.برای مثال صخره بافتی دارد که با دست کشیدن بر روی آن،می توانیم احساسش کنیم.

ادامه مطلب را در پست بعد بخوانید….

🔻🔻🔻🔻🔻
ویرا سرمایه
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *